این سریال که قدیمه...ایماز که واسه جیلین جونشو میده اما داداشش که رفت زندان میرفت ملاقاتش بهش فحش میداد برمیگشت...تازه داداشش برای دفاع از خودش یکی رو کشته بود اما جیلین برای قتل برنامه ریزی کرده بود.ایماز و جیلین ازداوج میکنن و بچه دار میشن و قاتل خواهرش رو هم پدر قاتل میکشه