اولین بار ک همو دیدیم کاملا بی برنامه بود ساعت ۱۲ شب پیام داد دارم میام اهواز من هیچ امادگیشو نداشتم از استرس ۶ پاشدم تا ۸ دور کارام و خودم بودم خلاصه ۸ و نیم اون بیدار میشه تا بره حموم کنه ب خودش برسه میشه ۱۰ و نیم صبح آقا خیلی ریلکسه کلا
بعد من پر استرس ترس هیجان اولین بارم بود با ی پسر میرم سر قرار اونم با کسی ک عاشقشم چون ما اول عاشق هم شدیم بعد رفتیم دیت
خلاصه اون میاد منم میرم ی پارک جنگلی کنار خونمون بود وای اولین باری ک بغلم کرد اولین باری ک بوسیدم کثافت خیلی خوب بود خیلی من پر استرس و لرزش دست ولی خیلی خوب بود