تبریز از اتوبان پاسداران نزدیک ساعت یک از خونه عموم می آمدیم یهو یه ماشین تو دست نمیدونم چوب بود یا یه یه چیز دیگه به ماشین مون میزد بعد محکم اینه ماشین مون شکست رفت جلو سرعت ماشین کم کرد سه مرد بودن پشت ماشینمون یه آقا بود اونم پراید بابام ماشین نگه نگذاشت وا با سرعت ادامه داد ماشین عقب دید نگه نگردیم با سرعت زیاد رفت خونه رسیدم بابام مامان من به شدت ترسیدم بابا میگفت اگه نگه میزاشتم حمله میکردن چرا ماشین ما رو زدن اتوبان هم کمی خلوت بود