2777
2789

تبریز از اتوبان پاسداران نزدیک ساعت یک از خونه عموم می آمدیم یهو یه ماشین تو دست نمیدونم چوب بود یا یه یه چیز دیگه به ماشین مون میزد بعد محکم اینه ماشین مون شکست رفت جلو سرعت ماشین کم کرد سه مرد بودن پشت ماشینمون یه آقا بود اونم پراید بابام ماشین نگه نگذاشت وا با سرعت ادامه داد ماشین عقب دید نگه نگردیم با سرعت زیاد رفت خونه رسیدم بابام مامان من به شدت ترسیدم بابا می‌گفت اگه نگه میزاشتم حمله میکردن چرا ماشین ما رو زدن اتوبان هم کمی خلوت بود 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خدا رحم کرد

خطر از سرتون گذشت

صدقه بدین و قربانی کنین


یـــــــــــا جواد الائمـــــــــــه ادرکنـــــــــــی *اَللّهُــمَّ صَّــلِ عَــلَى مُحَمَّــدٍ وَ آلِ مُحَمَّــد وَ عَجِّــل فَرَجَهُــم* .................................................................................................................... قبول ترجمه متون مدیریت و مباحث کارآفرینی................................ http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1017083
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته