خودم نامزدم الان شاید باورتون نمیشه از لرز کز کردم زیر پتو
واقعا بابامو که می بینم از هرچی مرده متنفر میشم
واقعا مامانمو از لحاظ روانی اذیت می کنه
بی دلیل گیر میده بهش
حس می کنم کسی زیر پاش نشسته
چون سابقه داره وقتی الکی گیر میده به مامانم متوجه میشم
خیلی خیلی خیلی می ترسم از زندگی مشترک
می ترسم شوهرم مثل بابام بشه😭
دارم دیوونه میشم دیگه
خود بابام با خانواده مامانم بده بی دلیل خوشش نمیاد ازشون
مادربزرگم بیوه است هزارتا تهمت می زنه بهش
الانم داماداش از خودش بدشون میاد
بابام بعد ۳۵ سال میگه مادرزنم باید دعوتم کنه برم درحالی که خودش بعدا همچین چیزی رو از داماد هاش قبول نمی کنه