میفهمم چی میگی عزیزم
منم حالا حالا هااا باید به این خدمت کنم کلا با ما زندگی میکنه دیگه ، هیچ بعیدم نیست برسه به سن نو جوونی و جوونی بره دنبال مامان خودش
وقتی ۴ سالش بوده مامانش رهاش کرده رفته سال به سال زنگم بهش نمیزنه
منم خودم اماده کردم واسه روزایی که شااید چشمشو روی همه ی خوبی هایی ک بهش کردم ببنده و بره دنبال مامان خودش
قطعاناراحت میشم ادم دلش میسوزه دلش میشکنهولی عزیز دلم خودتو اینجوری راضی کن بگو عیبی نداره من با خدا معامله کردم طرف حسابم خدا بوده ، طبیعت و کارما انرژی خوبه کارامو بالاخره یه جا توی درست ترین حالت ممکن بهم برمیگردونه
سرت سلامت دوست خوبم
تابوده همین بوده ، ادما از مهر و وفا خیلی دور شدن
خوشحال باش قلب به ایییین بزرگی و مهربونی داری
غصه نخور ، خدا میبینه کاراتو