اومدم با خانواده پدرم شمال شوهرم تنهاست
شب زنگش زدم گفتم بیا ویدیو کال صحبت کنیم خونه بود ولی خیلی ب خودش رسیده بود انگار که میخواست بره جایی یا از جایی برگشته
لباسشو ندیده بودم سفید مجلسی گفتم مال کیه گف تازه گرفتم
منم باهاش بحثم شد جواب زنگشو ندادم دیگ زنگ نزد تا الان شروع کرده زنگ زدن پشت سرهم و پیام دادن
شکاک نیسم اصلا ولی از همون موقع بد تو دلم افتاده حسمم خیلی قویه هروقت هرچیز گفتم همون شده