چند وقته راس ساعت سه یکی انگار بیدارم میکنه میگه پاشو فکر و خیال ادمو و عالم و کن اصلا فکر مرده ها فکر زنده ها فکرررر همه خودم موندم چرا
خیر سرم از یازده قرص خواب آور خوردم که بیدار نشم این تایم اما نشد الان از ترس ادامه دار شدن فکرا گوشی به دست شدم
چون خانواده شوهرم مغزشو پر کردن که ما پول نداریم
و دارن
حداقل ماهی ۷۰ میلیون میاد حسابش
واسه یلدا فقط یه کارت هدیه ۱۰ مل گرفتن و ۲ تومن جدا
همه چیو این داره میخره (تا الان ۶ تومن لباس و کفش و ۳ تومن دیزاین)
بعد میگم حداقل قرضی که بهشون دادی بگیر میگه نداره از کجا بیاره
و اینکه برای استند و کیک پولمون نموند و دارم حرص میخورم
چرا پس برای دختراش داره واسه پسرش یهو فقیر میشه و نداره
امشب حرف زدیم کلی حرص خوردم
آخرشم گفت ماه دیگ میگیرم
خب کیک و دیزاین و لباس که اونا گردن نگرفتن با اینکه وظیفشونه پس گ میخوردن ب من میگفتن پس چرا نمیزاری بیایم خواستگاری
خو تو ک قرار بود اینطوری کنی لال میشدی
وای خیلی عصبیم 😭😭😭اصلا دوست ندارم ببینمشون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
