من یک انگشتر عیق سلیمانی داشتم حدود یکسال همه جا باهام بود بعد سال پیش رئیسی فوت شد تو اون حادثه منم داشتم به یه مرگ مثل اون فکر میکردم اگه من بسوزم جسدم چی میشه اخرش یک انگشتر سالم می مونه ازم بعد اینم تو حموم بودم دستم گرفته بودم
بعد یک هو تو همون افکار که بود یک چیزی محکم زد به در حموم خیلی محکم صداش بلند بود من بغل در حموم بودم
دیگه انگشتر ننداختم تا همین اواخر
فعلا گمش کردن از دو روز پیش نیست تو خونه💀