2777
2789
عنوان

نظر و حس شما نسبت به این موقعیت چیه

135 بازدید | 36 پست

تصور کنیدیه دختر مجردی هستید

که با کلی وام و پس انداز یه پولی جمع کردید تا گوشی مورد علاقه‌تون رو بخرید..

لباس عید نخریدید..

کافه نرفتین..

کلی صرفه جویی و پس انداز و طلا خریدن، تا پول جمع بشه و ارزشش رو هم از دست نده..

خواهر متاهل‌تون متوجه میشه که شما قصد دارین اون پولی که جمع کردید(حدود صد میلیون مثلا) برید و گوشی بخرید..

بهتون میگه که نه، برو بجاش مبل و تلویزیون بخر..

چون قدیمی شدن و مبل‌ها هم دیگه آخرای عمرشه و...

(شما پدرتون رو از دست دادین و با مادرتون زندگی میکنین)

شما هم میگین پول خودتونه و بابتش زحمت کشیدید و بله، درسته که مبل و تلویزیونم تو اولویت هست، اما برای اون در آینده برنامه دیگه‌ای دارین...

و خواهرتون با یه لحن مسخره طور یه خاطره تعریف میکنه از کسی که چادرش پاره و کهنه بوده و رفته دنبال گوشی دست دوم، همون برندی که شما الان قصد خریدش رو دارین..

شما هم نه سر و وضع لباستون خرابه، نه هیچی..

دست‌تون به دهن تون میرسه...

فقط نیاز به تعویض مبل و تلویزیون دارین، همین...


چون حس میکنم طولانی میشه ادامه رو در کامنت اول کامل مینویسم، شما نظر بدید

ماکارون هستم:)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تا همین جا بگم که نظر خواهرت مهم نیست

چیزی رو که دوست داری بخر 

اجازه دخالت هم نده

حالم از دلار بهم میخوره، از ریال بیشتر...گور پدر این زندگی، گور پدر هرکی که به ما ظلم کرد...تاوان بدهند یا ندهند چه فرقی به حال ما میکند؟؟؟ما خواهیم مُرد و همه آرزوهایمان را به گور خواهیم برد...اما خدایا یادت باشد ما تو را ندیدیم اما پرستیدیم، تو ما را دیدی اما انگار شتر دیدی ندیدی...ما را در این زندگی نکبت بار میان این لاشخورها و کفتارها و کرکس ها تنها رها کردی...ما فقط یکبار فرصت زندگی داشتیم که نشد، جبران نمی شود، تمام شد...یارب حساب نیست نگو بندگی نکرد، این بنده زنده بود ولی زندگی نکرد... (مجید کریمیان)

جدای از متنی که نوشتید من واقعا ۱۰۰ میلیون نمیدم گوشی تو این شرایط،چون تمام سرمایه ام میشه همون که کلی احتمال هم هست براش ،خدایی نکرده دزدیده بشه بشکنه یا هرچی 🥲🥲

به جاش یک سوم پول میدادم گوشی ،بقیه پول رو هم خرج چیزایی که دوست دارم میکردم و به خودم میرسیدم

و درسته شما هم تو اون خونه زندگی میکنید و خیلی کار خوبی هم میکنید اگر مبل عوض کنید یا هرچی 

ولی اولویت اول خودتون هستید ..

🦋✨

یه ماهی میگذره..

حدود دوماه..

یهو خواهرتون به شما پیام میده که چقدر الان طلا داری..

من میخوام خونه‌ام رو عوض کنم

(خونه داشتن از خودشون، میخوان بهترش کنن)

شما میگی ندارم و خرج‌اش کردم..


میپرسه کجا خرج کردی!

تو هر گرم بدی، من همون قدر بهت بر میگردونم...


و تو میگی که گوشی مورد علاقه‌ام رو خریدم و....


اونم میگه مبارک باشه و....




الان حس شما چیه؟!

اگر خواهر شما نگران مبل و تلویزیون‌تون هس، پس چرا برای بزرگتر کردن خونه‌اش از شما خواسته بهش قرض بدین؟!

اگر هم نیست، پس چرا اون زمان اومد اونجوری حرف زد برای خرج کردن پولی که برای خودتون بوده؟!

ماکارون هستم:)

یه ماهی میگذره..حدود دوماه..یهو خواهرتون به شما پیام میده که چقدر الان طلا داری..من میخوام خونه‌ام ر ...

فقط و فقط دخالت 

میدادی هم عمرا پس میداد 

حالم از دلار بهم میخوره، از ریال بیشتر...گور پدر این زندگی، گور پدر هرکی که به ما ظلم کرد...تاوان بدهند یا ندهند چه فرقی به حال ما میکند؟؟؟ما خواهیم مُرد و همه آرزوهایمان را به گور خواهیم برد...اما خدایا یادت باشد ما تو را ندیدیم اما پرستیدیم، تو ما را دیدی اما انگار شتر دیدی ندیدی...ما را در این زندگی نکبت بار میان این لاشخورها و کفتارها و کرکس ها تنها رها کردی...ما فقط یکبار فرصت زندگی داشتیم که نشد، جبران نمی شود، تمام شد...یارب حساب نیست نگو بندگی نکرد، این بنده زنده بود ولی زندگی نکرد... (مجید کریمیان)

۱۰۰ ملیون میخای موبایل بخری ؟ ارزش نداره گلم ۳۰ ملیون موبایل بخر بقیش کار دیگه ای انجام بده

بله..

موبایل یه کالای مصرفی هست..

از نظر اقتصادی ارزش نداره همینجوری بی دلیل آدم بخواد هزینه کنه براش..

من کامل نوشتم ماجرا رو..

و بیشتر چالش‌ام با حرف‌های خواهرم و درخواستش بود❤️

ماکارون هستم:)

ببین عزیزم من نسبت به تجربه هایی که تو ندگیم داشتم و دیدم میگم هر طور شده چیزایی که دوست داری رو بگیر نذار حسرت بشن اصلا صد میلیون که صد میلیونه دویست میلیون بشه مهم اینکه پول خودته و خودت باید نتخاب کنی تو مسئول عوض کردن مبل و تلویزیون نیستی و اگر عوض کنی لطف کردی بنظرم موبایلی که دوست داری رو بگیر تا نشون بدی اولویت خواسته های خودته نه دیگران بعدشم خواهرت اصلا با شما زندگی نمیکنه بعدم اگر زندگی میکرد باز حق تایین تکلیف برای مال بقیه رو نداره

فقط 30 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

به او سلام نکردم، نه از بی‌مهری، که از دانستن. دانستن اینکه بعضی پیوندها، حتی اگر با لبخند آغاز شوند، پایانی جز درد ندارند. و ای کاش هیچ وقت نمی‌دانستم که تو آغاز دردی و آغاز پایان تمام من؛ پایان آرزوهای هزار رنگ دخترانه‌ام، پایان تمام زنانگی‌های رخنه کرده در وجودم. و من می‌دانستم که با آغاز تو، پایان خود را آغاز می‌کنم. و من رهایی از بند آغوشت را برگزیدم، که باز هم پایانی جز به آغوش کشیدن خاکستر آرزوهایم نداشت. و امروز در امتداد درد رها کردنت، به خود می‌پیچم. و این کم‌ترین بهایی است که تلاقی نگاه‌هایمان بهم داشت. و من ناگزیرم که بپذیرم، تو برای من در عظمت یک رویا باقی خواهی ماند. این درد آمیخته به عشق و حسرت، آخرین مرثیه‌ای بود که تو برای من باقی گذاشتی. و ما از آغاز وارثان درد بودیم و سال‌هاست که محکومیم به تحمل... تو زیباترین حزن من بودی. عزیزترین زخمم بودی.و اینکه با افعال گذشته از تو یاد می‌کنم، غم‌انگیزترین شکل انقراض است که برگزیده‌ام. یاد تو هنوز در قلبم زنده است، اما سایه‌ات بر زندگی‌ام سنگینی می‌کند. هر لحظه‌ای که بدون تو می‌گذرد، حسرتی عمیق در دل من می‌افزاید. تو به من آموختی که چگونه عاشق باشم و چگونه درد را احساس کنم. در یاد تو، لبخندها و اشک‌هایم گره خورده‌اند و هر خاطره‌ای از تو را به عنوان یک نشانه از عشق و فقدان می‌نگرم.و بزرگ‌ترین آموخته‌ام در این مبارزه نابرابر این بود که غم، بهایی است که برای عشق می‌پردازیم. و دردناک‌ترین قسمت آن این بود که هیچ وقت ندانستی دلم با ماندن بود؛ راه، اما راهِ رفتن... و تو نمیدانی چه رنجی‌ست، کشاندنِ تنِ خسته‌ای که خواهانِ ماندن بود.   7/7/1404   هر کدام از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است فرصت های از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیماین بخشی از آن چیزی‌ست که به آن می‌گویند : زنده بودن…برای هر کسی یک اسم در زندگی‌اش است که تا ابد هر جایی بشنود ناحودآگاه برمیگردد به همان سمت ، یا از روی ذوق یا از روی حسرت و یا از روی نفرت...

تا همین جا بگم که نظر خواهرت مهم نیستچیزی رو که دوست داری بخر اجازه دخالت هم نده

موافقم باهات..

قبلا که واقعا شدت‌اش بیشتر بود..

الان باز خیلییی کمتر شده..

منم خودم واقعا سرم به کار خودمه..

کاری بهشون ندارم..

با این حال باز هم همچنان گه گاهی تو رابطه‌مون از این چالش‌ها پیش میاد برام..

ماکارون هستم:)

موافقم باهات..قبلا که واقعا شدت‌اش بیشتر بود..الان باز خیلییی کمتر شده..منم خودم واقعا سرم به کار خو ...

همین روند رو ادامه بده 

هیچوقت اجازه دخالت به کسی نده

کافیه یکبار اجازه بدی دیگه میشه عادت 

حالم از دلار بهم میخوره، از ریال بیشتر...گور پدر این زندگی، گور پدر هرکی که به ما ظلم کرد...تاوان بدهند یا ندهند چه فرقی به حال ما میکند؟؟؟ما خواهیم مُرد و همه آرزوهایمان را به گور خواهیم برد...اما خدایا یادت باشد ما تو را ندیدیم اما پرستیدیم، تو ما را دیدی اما انگار شتر دیدی ندیدی...ما را در این زندگی نکبت بار میان این لاشخورها و کفتارها و کرکس ها تنها رها کردی...ما فقط یکبار فرصت زندگی داشتیم که نشد، جبران نمی شود، تمام شد...یارب حساب نیست نگو بندگی نکرد، این بنده زنده بود ولی زندگی نکرد... (مجید کریمیان)

ادامه نده که تا تهشو خوندم. پول خودته. به خواهرت بگو ناراحتی از دهن خودت بزن بیا بخر برامون. مبل تو بگیری تلویزیون من میگیرم. میخواد بگه نه قبلا من خرج کردم ؟ تو هم بگو اون برای قبل بود و الان من طوری که می‌خوام این پول رو خرج میکنم . بابتش نباید به هیچکس جواب پس بدی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792