نفس دختر داییمه
بیچاره وقتایی ک بدون مامانش میاد و باباش میاد میاد میشینه قشنگ پیشمون بغلمون می کنه بوسمون می کنه
با مامانش میاد کلا از ما فاصله میگیره و میزیم نزذیکش میکشه عقب خودشو و باهامون ی کلامم حرف نمیزنه خیلی صبر کردم گفتم درست میشه اما بذتر شد
بدجایی تاپیک زدی اینجا همیشه حق با عروساست
مادرش زبون شیرینی داره و با سیاسته
دختر داییم ی لحظه تل خرگوشیش رو داد دستم ببینم
زنداییم بهش چشم و ابرو انداخت ک برو ازش بگیز زود
و اونم اومد از دستم گرفت و رفت
لطفا تحت فشارش نزارین چون از سمت مادرش سرزنش میشه
حال دحتر داییتو تجربه کردم
مامانت اینا به داییت بگن این چه وضعی هست زنت راه انداخته داره با روح و روان بچه بازی میکنه
خواهرزاده منم همینه 🤭
