همه میگن بچهای طلاق گناه دارن فلان ولی یک بچهایی هستن ک وضعشون از بچهای طلاق بدتره اونم خانواده هایی ک باهم تفاهم ندارن ولی بخاطر بچها ادامه دادن
امروز ساعتای ۷ صبح مامان و بابام سر پیری دعوا کردن در حدی ک میخواستن همو بزنن از خواب پاشدم رفتم جداشون کردم خلاصه مامانم رفت کار اداری داشت از اونطرف من رفتم خوابیدم
خودمم گاهی به این حجم بی تفاوتی خندم میگیره اینقدر این داستان تکرار شده ک نه تنها از دعوا نمیترسم بلکه اصلا برام مهم نیست
ای خدا لعنت کنه باعث بانیشو