بینشون من ۱۷ سالگی ازدواج کردم اون دو تا یکیشون ناخن کار شد یکیشون سرکار میره حقوق میگیره روزانه دماغشون عمل کردن جهیزیه تکمیل کردن لیفت پیشونی و کلی کارای دیگه
و منی که با همون قیافه و نداشتن پول تو جیبی که با هزار حسرت به شوهرم میگم ۱۰۰ هزارتومن میزنه به کارتم میگم کمه میگه خفه شو
گاهی فکر میکنم اگه یروزی بدونن من چقد بدبختم واقعا حس خوبی میگیرن از مجرد بودنشون و خوشبحالشون