سلام کاربر اقا ۲۹ ساله هستم از دست اذیت مردم و علل خصوص فامیل دچار جنون شدم ، مثال : هرکس اذیت میکنه بعد به جای معذرت خواهی کلا میره دیگه هیچی نمیگه ، من از بچگی خودم این مدلی ام جایی اشتباه کنم به طرف پیام میدم و کاملا به رفتارم مراقبم ، تعریف از خود نباشه ۳۱۳ هستم و خواب امام حسین و حضرت ابوالفضل رو هم دیدم و مراقب رفتارم هستم ، ولی این افرادی که من باهاشون برخورد داشتم همه اذیت میکنند بعد تو منتظر اینی که معذرت بخوان ولی ۵ سال گذشته به روی خودشون نمیارن تو حرف نمیزنی چون ضربه خوردی اونا باید معذرت بخوان چون ضربه زدن خیلی فرق داره این ۲ تا ، ولی این مردمی که من دیدم بهت بی احترامی میکنند بعد با خیال راحت میرن دیگه صداشم در نمیارن ، جالب اینجاست حتی جوری رفتار میکنن انگار حق با اونا بوده و تازه تو بده کار هم میشی ، من نسبت به این مدل افرادی که اینجوری کردن و ۵ سال گذشته هیچی نگفتن و دلخوری بوجود اومده و با خیال راحت رفتن دچار قساوت قلب شدم دارم بی رحم میشم ، چون من ادمی ام یه جا یه رفتار حالمو بگیره و طرف معذرت نخواد تا عمر دارم شاید هفته ای ۲ ۳ بار فکر کنم ، شما باشی چکار میکنی؟ هیچ قرصی خوبم نمیکنه حتی با روانپزشک هم دعوا گرفتم .
من ادمی ام حیوان دوست گربه سگ مرغ ، حتی بعد مردنشون حالم گرفته میشه و این نشون میده من کارم درسته و محبت دارم ، ولی نمیخوام به این افراد اندازه نوک سوزن رحمی بکنم ، همه سوراخ اذیت رو پیدا کردن و اشتباهی مرتکب بشن فرار میکنن میرن ، و تو میمونی با اعصاب داغون و دست بی نمک ، میخوام تا اخر عمر حرف نزنم با اینا مگر اینکه قشنگ غرورشونو بترکونم اهمیت ندم تا یاد بگیرن غرور کسی رو قهوه ای نکنن . نظرتون؟