بچه ها بیان کمکم تو بد شرایطیم

راستش بابام بهم اعتماد داره...بخدا امام رضاقسم که دارم تو خاکش زندگی میکنم تاحالاباهیچ پسری دوست نشده بودم نمیدونمچرا اینو قبول کردم.....نمدونم شاید طرزفکربابام اینه اخه داداشمم که ۱۲ .۷ سالشونه اوناهم گوشی دارن 

خیلی ممنون خواهری........واسه تولد کوچولوتم تبریک میگم

عزیزم مرغ بابام یه پا داره......عمم دخترش همسن منه چون اون ادامه تحصیل نداده عمم همش جلو بابام میگه دختر که بره دانشگاه دنبال شوهرمیگرده یا مثلا همین پسر عموهام که میرن دانشگاه میگن دخترا اینجورین اونجورین...منم هرچی به بابام میگم با من رشتم هنرستانه فقط دخترا توشن میگه مشکلم با پسرا نیس اصلا نمخواد بری دانشگاه......چون راستش زنعموهام فکر میکنن چون قبلا نامزد داشتم الان هیشکی منو نمگیره با اینکه میبینن خاستگار دارم ولی بازم سرزنشم میکنن..شاید دلیل اینکه بابام میگه ازدواج کن همینه......حالافکر نکنین بابام خیلی بده اون فقط نمیزاره برم دانشگاه وگرنه خودش باشگاه پرورش اندام داره به منم میگه برو مربی بشو بیا تو باشگاه خودم...یا هرچی خاستم در اختیارم گزاشته مثلا میگم بسته اینترنت میخوام هیچی نمیگه ولی نمیزاره تو اینستا یا تل نمدونم دیگه فضای محازی نمزاره برم منم فقط همین جام

ببخشید عزیزم شما چیز دیگه ای هم مونده بود بار من کنی؟؟؟ من در شهر مشهد میشنم ولی چون تعریف نکنم از خودم قیافم خوبه متاسفانه از نزدیک یازده سالکی خاستکار داشتم که متاسفانه خانوادم دیدن چند ساله واسم خاستکار میاد گول حرف مامان بزرگمو خوردن و منو سوهر دادن بعدشم مشکل اونا نون خور اضافی نیس میشه توهین نکنی مشکل اونا اینه که زنعموهام میگن چون من نامزد داشتم دیگه شرایط خوبی واسه ازدواح ندارم درصورتی که با اون چشاشون میبینن که من خاستگار دارم ولی انکار میکنن مامان بابامم میگن شرایط خوب همیشه فراهم نمیشه....بعدشم بابام چون باشگاه پرورس اندام داره میگه برو مربی بشو بیا تو باشگاه خودم منم لج میکنم میگم میخوام رشته خودمو ادامه بدم بعدشم لطفا به مهرانم توهین نکن که نمیتونه شلوارشو بکشه بالا....خواهشا موقعی که کسی باهاتون درد دل میکنه توهین نکنید 

خیلیم واسش مهمه....... ولی میگم من خودم دوست دارم عاشق بشم بعد ازدواج کنم

خیلی ممنون که حداقل شما بهم توهین نکردی گلم .....

نمیدونم...مهرانم میگه منو خیلی دوست داره حتی حاظر شده بیاد مشهد زندگی کنه....عزیزم واسم دعاکن

ببخشید منظرتون از خائن یعنی چی؟؟؟

اخه اون منو ندیده اصلا...میگه از حرف زدنت از سادگیت خوشم اومده....حتی حاظر سده بیاد مشهد زندگی کنه....منم بهش گفتم تو قیافم واست مهم نیس گفت نه اخلاق مهم تره....من یه چیز دیگه که تازه بهم گفت اینه که اهل تسننه یعنی سنی هس در صورتی که خودم شیعه ام من گفتم پس اصلا ولس کن مابدرد هم نمیخوریم که گفت من بدون اینکه بابام بفهمه شیعه میشم......والا نمدونم چیکار کنم بنظرت راست میگه؟؟؟

بانه