ده سال بود که با شوهرم زندگی کردم و مثه روز برام روشن بود که خیانت میکنه اما هیچ وقت نمیذاشت من بتونم کاری کنم .الان یسال که ازش جدا زندگی میکنم چون دیگه واقعا خسته شده بودم ، گفتم تو خودت میدونی به کی میخوای چی و ثابت کنی این بود که برا همیشه از زندگیم انداختمش بیرون ،بعد ۷ _۸ ماه پرینت موبایلشو گیر اوردم دیدم اووووووه چه خبره ی ۷، ۸ نفری تو استین داره .تو این مدت هیچ کاری نکردم بخودم گفتم مگه نمیدونستی گور باباش بشین زندگیتو کن اما متاسفانه این فکر تو مخم که بااااید ی کاری کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شما برای ارامش خودت هم که شده باید ایشون رو فراموش کنی عزیزم. این کارا به خودت اسیب میزنه. طلاق گرفتی که زندگی ارومی رو پیش بگیری. پس خودتو به گذشته وصل نکن