تو خانواده ما قرار گذاشتن با پسرا و دست یه پسرو گرفتن خیلی قبیح بود،من سنم کم بود خیلی خودمو نگه داشتم و نذاشتم کسی دست بزنه بهم حتی تا این سن دست هیچ پسری نگرفتم اما با آقایی آشنا شدم تو تاپیکام گفتم،بخاطر عشق و علاقه ای که داشتم و اصرار زیادش که عاشقا باید برای هم برهنه شن و ترسیدم از دست بره و ازم برنجه قبول کردم باهاش تنها شم و الان احساس میکنم آلوده شدم گناهکارم،آخه من دختری بودم هرگناهی کرده بودم تو این چیزا ادعای پاکی میشد و به بقیه میگفتم تاحالا دوست پسر نداشتم باور نمیکردن،الان خیلی پشیمونم و فهمیدم اون آدم لیاقتشو نداشت تسلیمش بشم ارزشهامو زیرپا بذارم براش😔
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببخشید ولی خیلی از شما دختر ها بیشتر به عوضی ها جذب میشید ، بارها دیدم ،
من اصلا اونجوری نبودم و نیستم اتفاقا سریع اون دستع رو تشخیص میدم اما این خیلیییی ماهر بود که منم شکست داد بازی روانی باهات میکنه بلده چیکار کنه بردش شی بهش چشم بگی حتی از در گریه وارد میشه گاهی که خواستش انجام بشه
طرف کشیدتت ی جا که خودش امن باشه و ...چرا فکر میکنید اینجور آدمها دوستتون دارند ؟
والا فقط تو حرف دوسم داشته تو عمل شبا میبردم شام آخرشم بهم گفت دختر فلانی عاشقمه برام دستبند طلا خریده تو ولی اهل حساب کتابی چرتکه میندازی توقع داری عاشق باید بی توقع باشه
گریه؟ مرد واقعی مراقبه اذیت نشی ، حتی اگه خودت حواست نباشه گریه هم فیلمه ، والا زنهای قدیم خودشون صد ...
بهش گفتم اومدم شهرت یه روز تو اتوبوس بودم گذاشتی برم پانسیون بخوابم فقط زمانیکه خواست لخت شم خونه گرفت اونم برای یه شب و همون شبم گفت خواهرم نگرانم میشه نرم خونع و منو تنها اونجا ول کرد صبحش زنگ زد گفت باید ۱۱ خالی کنی منم سریع جمع کردم چمدون به دست بدون جا تو شیراز ول شدم دنبال خوابگاه