بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چنل تلگرامم: https://t.me/happyordibehesht نقش من این نیست سنگر بگیرم ،،، فقط بگم نمیشه و تهشم بمیرم ،،،یه روزی دنیاست که میرقصه به ساز من،،، خودمو میشناسم عقب نمیرم،،،
نمیتونم بذارمت کنار،سخت ترین دراگ :)). فوتبال بخش بزرگ و مهمی از زندگیمه،تا ابد hala madrid🎀🤍. سنگین سوارم،بالاخره موتور موردعلاقمو برام خریدن(ninja h2r). پروفایلم بشدددددت شبیه خودمه، واسه همین گذاشتم پروف،فقط پوستم سفیدتره و موهام بلندتر🤍
اما نمیدونم اقایون چه مدل زنی دوس دارن نمیخوامم بدونم برام مهم نیست
شمام انقد خودتونو دست کم نگیرید طبق نظر خودتون زندگی کنید نه نظر اقایون
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا