اصرار داره خونه ی طبقه بالای مادرش که حس‌میکنم بهش وابستست و پدرشم فوت شده اونجا زندگی کنیم من گفتم نه گفته باشه جای دیگه اجاره میکنیم میریم ولی بازم سر بحثه میگه خوب میشد اگه میرفتیم اونجا طبقه ی بالای مادرم
تک پسره؟
دوری و دوستی
بگو اگر میخوای همیشه با مدرت خوب بمونیم احترام هم دیگه رو داشته باشیم دوری و دوستی
وقتی قبول کرده دیکع مشکلت چیه
اگه مادرشوهرت آدم خوبیه بمون پیشش
اونم گناه داره تنهاست
بگو از الویت های زندگیم استقلاله دلم میخاد احساس کنم که با تکیه به یک مرد مستقل دارم یک زندگی دو نفره مستقل میسازم
و هر چیزی که به این معیار مهمم اسیبی وارد کنه رو دوست ندارم انجام بشه
هرجا برین دیگه با ماشین میره اونجا و میاد و باید بره برسونتش
اینجا بهتره بنظرم
باحاش جدی حرف بزن بگو که دوس نداری اونجا زندگی کنی
البته اگر مادرش خانه رو بنامش بزنه برید بنظرم‌بهتر از اجاره نشینی هست دوتا طبقه هم هست مجزا هستین ولی اگر بنامش نمیزنه نرو
نگران مادرشه.اگه نبود باید تعجب میکردی
بگو نه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
