عزیزم منکه دوساله عقد کردم خوب قبلش ۵ سال باهاش دوست بودم شوهرم در حدی بود ک موتور هوندا داشتیم حتی پول عقد کردن نداشتیم من همراهش بودم از خونمون براش غذا میبردم رفت سرکار بیزنس شروع کرد پولاشو جمع کردم براش به بدبختی پاش موندم چون عاشقش بودم اونوقت ک عقد کردیم وضع مالیمون خوب بود الان عالی وضع مالیش انقدر زجر کشیدم بخاطرش طلاهامو فروختم حالا الان تو عقدیم هنوز چون ۶ ماه بعد عقد خیانت دیدم ازش گفتم ولش کن ببخشمش چون خودکشی کرد انقدر گریه کرد مدارکمو نمیداد. منم بخاطر تلاشام و زحمتام خواستم یک فرصت دگ به زندگیمون بدم که فهمیدم به شدت شوهرم خودشیفته اس کم کم بدهنی ها شروع شد رفیق بازی بی توجهی شدید بی ارزشی به منی که بدبختی باهام ازدواج کرد حتی در حدی شده بود ک ما خونه گرفتیم تو مجردی چون تا وقت ازدواج خونه که میخواستیم بریم برای زندگی در حال درست شدن بود مجبور شدیم خونه اجاره کنیم همنجوری فعلا باهم باشیم از بس وابسته بودیم بهم و اون حتی دگ پول شامپومم نمیده هزارتومنم نمیده میگه همه پولا زحمت خودمه 😂 و مثل یک نوکر با من رفتار مکنه منم ولش کردم اومدم خونه بابام گفتم طلاق میخوام قبول نمکنه طلاق بده امیدوارم فقط ولم کنه بدرک پول یا زخماتم بجای اینکه رو خودم کار کنم رفتم با اون احمق دگ نمخوام عمرم پاش بره حتی راضیم مهرمم ببخششم ولی طلاقم بده توافقی .... بنظرم اینا درست نمشن و هیچ پولی ارزش گذر عمرتو نداره اگ متونی مدارک خیانت پیدا کن بعدش مهرتو بذار اجرا طلاق بگیر مطمعن باش اون خودشم بچشو دوست داره یا خودش میده یا اگرم نگهش داره همش مانعش میشه که بخاد زن بگیره یا کاری بکنه خودتو حروم نکن
خوب کاری کردی موندی عزیزم، با این وجود همشر من میگه تو از همه خوشکل تری ولی بیرون میریم از زنا چشم برنمیداره منم یه‌بار بروش اوردم گفتم ک شما مردا چی نصیبتون میشه که این همه زنارو تو خیابون نگاه میکنید میدونی چی گفت ،گفت میگن مرد ایرانی همه زن هارو دوست دارن غیر از زن خودشون واقعا راست میگه 😪
داره با یه زنه دیگه اقدام میکنه
شوارت با یکی دیگست بی شک
عزیزم بچه تا۷سالگی با مادره مهریه و نفقه رو بزار اجرا الان که شوهرت نیست بهترین فرصته برو پاسگاه مفقودی واسه شوهرت تشکیل بده بگو چن روزه گذاشته رفته خرجی هم نمیده صورت جلسه کنن بعد وسیلتو جمع کن بابچت برو بسپار به وکیل درست کار با یه مبلغی توافق کنید جدابشید این مرد هرگز درست نمیشه عمرت رو حروم نکن چون وضعش خوب شده دور برداشته
بنظرم شوهرت ازت خسته شده یه مدت خونه خودت ازش فاصله بگیر ازش نپرس کجا میری و ... فقط خریداری بهش بگو و تمام براش هم صبحانه مفصل آماده نکن خیلی عادی و در خد دو قلم غذا نکش براش بزار خودش بکشه و با دوستات با تلفن حرف بزن جلوش بخند و شاد باش بهترین لباس هاتو بپوش برای دل خودت آرایش کن عطر بزن که حس خوب بگیری اما منتظر نباش همسرت بیاد حلو ازش بخواه بچه و خودت را ببره پارک و بیرون پیاده روی اما ازش نخواه همراهت باشه مثل خدمتکاری بهش نگاه کن درست میشه
