بنظرم برادر شوهرت نقششو خوب بازی کرده این وسط حالا یا خودش بلده یا زنش بهش زور اورده ک میخوام .
من اصلا اهمیت نمی دم ولی توی مخ شوهرم میکنم که خانوادت برات ارزش قائل نیستن چون من زن تو ام
من اولین دفعه که خانواده شوهرم دعوتم کردن قربونی نکردن جلو پام،تو شهر ما رسمه وقتی عروس رو اولین بار دعوت میکنن جلو پاش بره قربونی میکنن،بعد ها بحث سر عروسی برادرشوهرم شد منم گفتم برا جاریم باید یه قربونی خوب بیارید برا من که نیوردید لااقل برا اون حسرت نشه😉🤪😂دیدم همه سکوت کردن فهمیدن تیکه انداختم بهشون
قطع رابطه نکن
چون اون عروس که کاره ای نبوده
نزار از الان که اون داره وارد خانواده میشه بشه عروس خوبه تو بشی عروس بده
به نظرم باید همسرت راجع به این موضوع صحبت میکرد یا بکنه
چون شما هرچی بگی الان فقط برعلیه شماست
تازه اگه الان همسرم هرچی بگه شک نکن بهش میگن زنت پرت کرده و حسودی میکنید ولی بازم هرچی باشه اون بگه خیلی فرق داره تا این که شما بگی
شما که به طلایی نخواهی رسید بعد این
پس الکی خودت رو بده نکن
ولی دیگه مثل قبل هم باهاشون صمیمی نباش و برای خودت شخصیت قائل باش و جاتو بالا بالا بزار
حق داری. بعد به شوهرت بگو. و بعدها براشون هر جایی تونستی کم بزار
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
