ازوقتی مادربزرگم فوت کرده حدودیه دوماهی میشه کل خاندانوبهم ریخته وباروح وروان مادرم بازی میکنه ماازمادرجونم دوربودیم وبخاطرشرایط شلغلی مادرم (فرهنگی) نمیتونستیم زیادبیایم ولی هرسه هفته یبارمیومدیم بهش سرمیزدیم ومادرجونم همش میگفت نیایداینهمه راهتون دوره
اونوقت هنوزدوروزازخاکسپاری مادربزرگم نگذشته همگی ریختن ررو وسرمامانم که چرانمیومدی ازش مراقبت کنی
خلاصه شروع کردبه توهین که شماهاپشت کوهیدهمون لحظه منم شروع کردم گفتم شمابیست ساله زن وشوهریدیه خونه ازخودتون نداریدوزاغه نشنین شهریدبه مامیگی پشت کوهی عفریته بااون خنده هات هرکی ببینشون مطمئن میشه چه جادوگری هستی و... 😂