حالا ک خوابم نمیبره اینم بگم من اومدم ی شهر دیگه خونه داداشم ی هفته ای استراحت کنم و بریم بگردیم و خوش باشم پسرم و شوهرم خونه هست شوهرم راضی ک برو و اینا مشکلی نداره حالا بعد ۴ روز ک من اومدم پسرم زنگ زده عمه م گفته چجوری دلش اومده تو رو نبره اون یکی عمه ش هم گفته وای اگه من بودم صد سال بچم ول میکردم خودم برم تفریح با این حرفا گوش بچم و پر کردن اینم بگم پسرم ۱۱سالشه
وا آقا ولی حقم داشتنا😐
درست گفتند
اون تاپیک ک گفته خواهر شوهر های کرم بریز و لعنت کرده واقعا خدا لعنت شون کنه
من ک خواهر شوهرت نیستم ولی خدایی من جات بودم دلم نمیومد من سه ساله هیچ جا نرفتم چون نامزدم شرایط مسافرت رفتنو نداره دلم نمیاد تکی بخواد بهم خوش بگذره خوبه ک میتونی
پسرتون بزرگه نیازی به پر کردن نیست. خودش این سوال براش پیش میاد. خصوصا که تابستونه و مدرسه هم نیست.
اینکه بچه پیش پدرء اوکیه
وگرنه ی سریا بچشونو میندازن گردن بقیه میرن خوشگذرونی
این واقعا رو مخه و اشتباه
ولی خودم طاقتم نمیگیره این همه مدت برم جایی بدون بچه هام
منم قبل سال نو شوهرم و بچه هام رو فرستادم سفر به من برای خودم باشم
یه سریم رفتم به دوره آموزشی مشهد به چند روز بعدم تنها بودم بعد اونا ملحق شدن
مشکل همینه که شما مادر هستی و دیگه مجرد نیستی. تجربه مجدد مجردی با حس و غریزه مادری گاهی نمیخونه. منظورتون از خارجی ها دقیقا کجای دنیا هست؟ هر جای دنیا هم باشه لزوما کار درستی نیست. تابستونه و بجه ها تعطیل. اگر مدرسه بود باز توجیهی بود.
خب چی میشه
بچه ۱۸ساله باید بره سربازی اتفاقا باید استقلال رو یاد بگیره
منم خیلی به بچه هام وابسته ام می میرم براشون بدون اونا حتی یه خوراکی کوفتم میشه اما گاهی اونقدر استرس و فشار کار روم بوده که دلم می خواد ولو دو روز تنها باشم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
