؟
خیلی دلم میخاد همسر آیندم و تو خواب ببینم.چله سوره حشر و یس و زیارت عاشورا و متوسل شدم ب امام ها و امامزاده ها اما فایده نداشت.
سنم زیاد نیست ۲۱ سالمه ۳ساله ک جداشدم
خاستگارهم دارم اما مناسب نیستن.اما چون قبلا متاهل بودم خیلی احساس تنهایی میکنم
همسر سابقم ۲ساله ازدواج کرده بیشتر دوستام حتی بچه هم دارن.اما من واقعا احساس تنهایی میکنم.خونه پدرم خیلی بهم سخت میگذره تو جامعه بهم سخت میگذره .دلم میخاد خونه زندگی خودم و داشته باشم اما ازدواجم جور نمیشه.هم شاغلم هم دانشجو.
فکر میکردم کسی که یبار سرش به سنگ خورده درس عبرت گرفته ولی میبینم نه فایده نداره
دعا و قرآن میخونی خیلی خوبه میدونم شرایطت هم سخته ولی باز صبر داشته باش بسپار به خدا. ایشالا جور میشه.
یه بار انتخابم اشتباه بود قرار نیست تا اخر عمر تنا بمونم و ازدواج نکنم چون قبلا یه انتخاب اشتباه داشتم.شما دستت موقع آشپزی بسوزه دیگه آشپزی نمیکنی؟تا اخر عمر گشنه میمونی؟
همهدخترهادوست دارن عروس بشن مادر بشن و خونه زندگی خودشون و داشته باشن
حرفتون خیلی بی منطق بود.وگرنه خاستگار دارن اما مناسب نیستن رد میکنم منتظر یه آدم مناسبم
ازدواج میکنی نگران نباش
منتظر نباشی زودتر اتفاق میفته
من واقعا رفتارم مثل این دختر بچه های ۲۰ ساله نیست خیلی دلمرده شدم حتی مادرم شوق و ذوقش بیشتر از منه همه فکر میکنن من مادر مامانمم
در این حد هستم .بخاطر سختی هایی ک کشیدم رفتارم بچه گانه نیست و نتونم یه زندگی و اداره کنم.واقعا از پس یه زندگی برمیام. احساس‌های میکنم دارم خفه میشم مثل یه مرد باید روپا خودم وایسم و کارامو انجام بدم.کاش حداقل ماشین داشتم کارم راحت تر میشد اما ماشین هم ندارم.نمیدونم چطوری بگم تا متوجه بشی اما زندگی من ب شدت سخته خدا سر هیچ کس نیاره
