ظهر خوابید تازه بیدار شده حالا داره هی سر و صدا میکنع مامانمو از خواب بیدار میکنع منو از اتاق صدا میزنع ک دراز کشیدم برم لامپ سالن و خاموش کنم در حالی کع خودش تو سالن داره رژه میره بهش میگم خب خودت خاموش کن تو که سرپایی میگه تو خسته میشی ؟؟اره خسته میشم
این همع خواب بود زورش میاد ی لامپ خاموش کنه فکر کرده ما نوکراشیم هرچی داره و نداره مال مامان بابا و خواهرشه برا کاراش مارو میخواد فقط ازش بدم میاد چقدر دست تو دماغشم بکنه به ننه باباش خبر میده خدانکنه دعوامون بشه زنگ میزنع به ننش به خواهرش به بابای مامانم درمورد مامانم چیزای بد میگه خداااا امروز مامانم کلی التماسش کرد بریم بیرون حالش بدع فحش داد نیومد امیدوارم به زودی تو همین دنیاا انقدر مارو عذاب داد خدا عذابش بده فعلا که معتاد شده بیچاره امیدوارم بدتر بشه
تازه 8 ساله به مامانم خیانت میکنه حرومی 😭دیگه چقدر تحمل تا کییی؟؟؟؟