2777
2789

قبل ازدواج همیشه تو ذهنم بود یا بچه نیارم یا اگه اوردم دو تا باشه و به خیال خودم حتما بهش میرسم 

عاشق بچه ام و اهل برنامه ریزی ،واسه هر چیزی مدتها فکر میکنم با اینکه یکسالی میشه با مخالفت همسرم مواجه شدم و دلم شکست اما بازم از اون موقع تقریبا هر شب به فکرشم و گریه ام میگیره ،کارای دیگه همسرم از اون موقع دیگه به چشمم نمیاد احساس میکنم گولم زد و از اون طرف دلم واسه خودم و پسرم میسوزه  چون جفتمون بچه دوست داریم شرایط مالیمون اوکی ایه خسته شدم از التماس و مطرح کردنش با شوهرم

با تصمیم یه طرفه فقط دردسره بچه 

هرچی بشه میگه تو خواستی تو گفتی

یه مدت هیچی نگو اصرار نکن

حتی از اونوری بگو

شاید نظرش تغییر کرد.مثلا بگو خسته م خوبه به حرفت گوش دادم بچه نیاوردیم

پشیمون شدم

شوهر من که اینجوری کلا ببینه یه چیزی رو ول کردم خودش دوباره میگه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پسرم پنج ساله و نیمه خیلی وقته اوکی شدم هم جسمی هم روحی و همه شرایطو سنجیده بودیم یهو زد زیرش

فکر کردم بچه تون یکساله است 

اصرار بیجا به مردها نتیجه خوبی نداره 

در جستجوی آنچه که برایم مقدر نکرده ای خسته ام مکن ✨
با تصمیم یه طرفه فقط دردسره بچه هرچی بشه میگه تو خواستی تو گفتییه مدت هیچی نگو اصرار نکنحتی از اونور ...

شاید سنم کم بود میتونستم قبول کنم  و حرفی نزنم اما ۳۶ سالمه گرچه از لحاظ ظاهری خوبم بدنم هم دکتر گفت خیلی خوب خودتو نگه داشتی و کاملا مناسبی واسه بچه دوم اما تا آزمایش پیش از بارداریو انجام دادم همسرم نظرش برگشت بدون هیچ دلیلی فقط از اینکه بچه کوچک داشته باشیم و از تنبلیش


فکر کردم بچه تون یکساله است اصرار بیجا به مردها نتیجه خوبی نداره

نه منظورم این بود پارسال اقدام به بارداریو هماهنگ کردیم یهو گفت ولش کن واسه خودت میگم اما میدونم این دلیلش نیست نه مالی نه حال من 

فقط ترس از وجود یه بچه اس، خودش چند تا خواهر برادر داره هر روز باهاشون در ارتباطه یه روز نبینشون دق میکنه انتظار داره پسرمون تک و تنها بزرگ بشه حالا اون به کنار از روز ازدواج عشق منو به بچه ها میدونست و باهاش مطرح کردم

 فکر نمیکردم اینقدر راحت طلب باشه نه در این حد

شاید سنم کم بود میتونستم قبول کنم و حرفی نزنم اما ۳۶ سالمه گرچه از لحاظ ظاهری خوبم بدنم هم دکتر گفت ...

باشه عزیزم منم یه سال ازت کوچیکترم

اتفاقا ما بر عکس شماییم دقیقا

بنظرم اگر شوهرت لجباز هست راهش اینه گیر ندی چندوقت 

نه منظورم این بود پارسال اقدام به بارداریو هماهنگ کردیم یهو گفت ولش کن واسه خودت میگم اما میدونم این ...

درست یکبار جدی حرف بزنید بعد زمان بدید فکر کنه دیگه مطرح نکنید تا خودش چیزی بگه

در جستجوی آنچه که برایم مقدر نکرده ای خسته ام مکن ✨
باشه عزیزم منم یه سال ازت کوچیکترماتفاقا ما بر عکس شماییم دقیقابنظرم اگر شوهرت لجباز هست راهش اینه گ ...

لجباز هست برخلاف ظاهر آرومش برعکس من

 حتی اگه برعکس بود به خدا قسم برای اینکه شاد باشه حتی خلاف میلم بچه دار میشدم همونطور که واسه بچه اول با اینکه امتحان نظارت داشتم و امتحان خیلی استرس زاییه چون گفت هر چی زودتر بچه دار بشیم بهتره هم درس میخوندم هم اقدام به بارداری سر آزمون یه ماهه باردار بودم 

حالا که خودم میخوام ادا در میاره

پسرم پنج ساله و نیمه خیلی وقته اوکی شدم هم جسمی هم روحی و همه شرایطو سنجیده بودیم یهو زد زیرش

خوشبحالت من یه بچه یکیاله دارم و از هر چی بارداری مجدد و بچه متنفر شدم هنوز بی خوابی دارم وای دوباره این مراحل از اول خیلی سخته بعدم الان سرایط مملکت اینجوریه ریسکه ادم. بچه دوم بیاره

وقتی جواب استارتر یه تاپیک و میدم تو خودتو نخود اش نکن جواب نده چون گ و ه خوریش به تو نیومده حالا هر چی دوست داری منو ریپ بزن جواب و تایپ کن من اسم کاربری تو تو اعلاناتم ببینم نخونده پیامت و حذف میکنم حالا هری رد کارت باباااا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز