دختر من یه دخترعمو داشت ک دستش خیلی ول بود من بهش گفتم اگر اون زدت ناایست نگاش کن تو هم بزنش بعد ی مدت پیش خودم گفتم بچه رو دارم الکی وحشیش میکنم گفتمش کسیو نزن با حرفات جواب کارشو بده وبگو حق نداری متو بزنی و سرسنگین شو حالا یه بچه خواهر دارم هار اون پسره دختر من گفت من برنده شدم کلا این کلمه رو برا همه میگه حتی باباش بچه خواهرم یچی سنگین پرت کرد سمتش شانس اوردم نخورد به دخترم و اب ریخت رو دخترم به خواهرم گفتم یچی به بچت بکو برکشت گفت دختر تو میبینه بچه من حساسه نگه گفتم اخه اینم شد حرف؟ بچست یچی گفت این باید بزنه؟ اخرشم هیچیییییی به بچش نگفت خیلی زورم میاد دخترم فقط به خالش گفت منو زد خواهرمم چیزی نگفت نمیدونم باید به دخترم چی یاد بدم بگم طرز رفتار صحیح چیه
من از اونام که میگم اگه زدنت بزن
پسرمم از پس خودش برمیاد
به دخترت یاد بده اول دستای اون بچه مقابلو بگیره تا نتونه بزنه بعدش موهاشو بکشه😂😂😂😂
تازه خواهرم یه بچه بدنیا اورده تازه دختر من دوست داره ببینتش دخترم خیلی ارومه فقط تنها بدیش اینا خیلی حس برنده شدن داره همش میگه من برنده شدم این حرفش دعوا درست میکنه دخترم دوست داره بره پیش دخترخالش اما تو تمام این یک هفته که بدنیا اومده کلا ۱ بار دیدتش خواهرم ما رو میپیچونه نریم خونش همچیو از چشم بچه من میبینه درصورتی که بچع خودش ۸۰ درصدمقصره و خواهرمم تذکر نمیده
گُریز را یادش بده در برابر آپاچی ها . جونشو برداره فرار کنه .
اخه ما هم یه پسر داریم توی فامیل همه از دستش عاصی هستن . همه را میزنه . رد میشه اونی که کنار منقل داغ ایستاده را هول میده توی منقل ، برگ درختان را میکنه رادیو را بر میداره پرت میکنه زمین می‌خنده ، بچه ها را پس گردنی میزنه الکی.وقتی هم بچه ها می زننش مامانش میاد یه چک‌می خوابونه توییچ صورت اون بچه ای که پسر وحشیشو زده . واقعا بچه ها فقط ازش فرار میکنن که کتک نخورن . مریضه انگار نمیدونم بیش فعاله مشکل خانوادگی داره چشه آخه اینقدر غیر طبیعی و اذیت میکنه بزرگ و کوچیک ازش به عذابن
پسر من خیلیی بچه کیش بچه هارو میزد یعنی دختر ابجیم و خواهر شوهرم از دستش عاصی بودن من خیلی خیلی نگران بودم و پسرمو مقصر میدونستم دعواش میکردم الان ده سالشه خیلی مهربون و دلسوزه بچه ها تو هر سنی رفتارشون تغییر میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
