2777
2789
عنوان

بیاید از خاطرات ترسناکتون بگین

43 بازدید | 3 پست

خب اول خودم میگم

چندسال پیش باخانواده رفته بودیم مسافرت  ۱۳بدر بود بعد تو جاده اصفهان یه شیراز بود که اون وسطا تو کویر زدیم کنار برای استراحت منم گفتم خوب من میرم این دور اطراف عکس بگیرم چون من عکاسم  کفتم برای پیجم عکس بگیر که یهو هوا خراب میشه شروع به بارون باریدن مسکنه منم چون زیاد از خانواده فاصله گرفته بودم یه اب بندون قدیمی بود که من رفتم توش که یه بارون اروم تر شه من برم سمت  خانواده ام چشتون روز بد نبسنه چراغ قوه گوشیم رو روشن کردم برگشتم دیدم از سفف یه پیرزن چروکیده چشای کاملا سفید و برهنه با موها بلند کثیف کخ انگار صد سال شونه کرده بود بخ خدا چنان ترسیده بودم شوک شده بودم اصلا نمیتونستم جیغ بزنم یا حرف برنم تو دلم اسم خدا گفتم چشام بستم باز کردم دیگه نبود با همه توان دودسدم پیش خانواده تا یه سال کابوس میدیدم کم کم حالم بهتر شده هنوز هم میترسم از خابیدن

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792