سلام اومدم باهاتون درد و دل کنم ما دوسال از ازدواجمون میگذره من کشته مرده بچه ام یعنی یه بچه غریبه تو خیابون میبینم جذبش میشم دست خودم نیست ولی همسرم دوست نداره میگه چند سال دیگه شرایطمون هم خوب هست اصلا تحت تاثیر حرف های مردم نیستم از ته قلب دلم بچه میخاد شبا با فکر بچه میخابم روزا با همین بیدار میشم تنبلی تخمدان هم دارم میترسم یه وقت بگذره باردار نشم چیکار کنم دارم دیونه میشم اصلا شوهرم زیر بار نمیره
رکب بزن بهش باردارشو
شوهرمنم همینجوربود،نمیدونم یهوچیشد بچه خواست
من بودم یذره صبر میکردم به ی ثباتی برسیم از هر لحاظ و همسرم راضی شه
نمیدونم باید چکار کنی اما زور نمیشه کسی رو پدر نادر کرد و اجبار کرد
من بچه دوست ندارم
من تنبلی دارم یکساله نشدم به شوهرت بگو تبلی خطریه
منم بچه خیلی دوست دارم
ولی اگ همسر داشته باشم دوست دارم اون ازم این درخواستو کنه
اینطوری نگاه قشنگتری داره
خودمون بیایم اصرار کنیم جالب نیس
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
