برق نداریم یاد ایام قدیم افتادم اومدم براتون تعریف کنم به شرطی که شما ام بنویسید از خواستگارای سمج بی مزه 😂😑
مادرم ی دختردایی داشت اسمش بود ماریا
بعد این دختره خیلی خوشگل و قد بلند بود لامصب هنوزم خوشگله واقعا باحاله رنگ موهاش خرمایی رو به بور خودشم سفید بود واقعا ماریا باحالی بود
بعد این ی خواستگار سمج بدشکل داشت تا اونجایی که یادمه کلا چیز مفیدی نداشت قد کوتاهم بود فقطم همین میخواست همشم پیغام پسغام میفرستاد هرجا عروسی میرفتن این خانواده اونم بود بعد میکروفون میگرفت برای دختره شعر میخوند میگفت من دلم ماری میخواد من دلم ماری میخواد مارییییی منووو نمیخوااااااد ماری منو نمیخوادد همه دست میزدن این دختره و خانوادش از خجالت آب میشدن 😂😂😂😂😂
همین شد دختره زود شوهر کرد تا بیشتر از این آبروریزی نشده یعنی بالای چندتا عروسی این شعرو خوند😂😂😂😂