2777
2789

بچه ها واقعا از دست خواهر روانی م خسته شدم . نمیخوام باهاش زندگی کنم.  بارها بهم فحش های رکیک جنسی داده سر یه چیز بی اهمیت! قرص اعصاب میخوره . مامانم م بگه بالا چشمت ابروس کلی فحش بهش میده. و بعدم افتخار میکنه میگه خوب حالشو گرفتم!

 ثبات نداره.یه بار خوبه باهام .یه بار سر یه چیز کوچک دعوا راه می اندازه‌. حسوده.مامانم جرئت نداره اسممو صدا کنه مثل بچه ها با ۳۰ سال سن میاد میگه منم صدا کن و.... از منم انتظار داره بی قید شرط دوسش داشته باشم و نقش مادر براش داشته باشم و گاهی مامان صدا م میزنه

اینجا اکثرا  از شوهرش شاکی ن ولی من چیکار کنم ک از خواهر نمیشه جدا شد. تو ی خونه ایم .نه جایی دارم برم .نه شرایط ازدواج داریم .نمیخوامم به خاطر این بذارم برم از مامانم دور بشم .

 نگید مشکل داره درک ش کن. چون خودمم روحیه داغونی دارم و تو این مدت هم بهش محبت کردم هم مدارا.  اتاق مون مشترکه. اعصابی برام نمونده. بماند ک از بچگی چقدر اذیتم میکرد...الانم از اجتماع میترسه ، کلا همه کارها و کلاس هاش  انلاین توخونه س ۴ ساله و همش سرو صدا جلسه انلاین شو تحمل میکنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

۲۵ دوران نوجونی میرفتم هیچی بارش نبود. هی میگفت محبت کن. اخرش خودم یه سال کلا با خواهرم حرف نزدم

مشاورت رو باید عوض میکردی 

درس میخونی جایی مشغولی؟  بنظرم هودتو مشغول من بیرون از خونه زیاد نباش ور دلش

مشاورت رو باید عوض میکردی درس میخونی جایی مشغولی؟ بنظرم هودتو مشغول من بیرون از خونه زیاد نباش ور د ...

درستع.سعی میکنم. خودشم باهمع قطع رابطه کرده فقط گیر داده ب من و مامانم 

درستع.سعی میکنم. خودشم باهمع قطع رابطه کرده فقط گیر داده ب من و مامانم

بی توجه باش از تنهایی نمیدونه چیکار کنه حوصله اش سر میره گیر داده به شما بفکر پیشرفت خودت باش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792