2777
2789

واقعا چیزی به جز اعصاب خوردی انرژی منفی گوه خوری و دخالت و اعصاب خوردی و حرومزاده بازی و عوضی بودن و...نداشتن خدازوشکر میکنم که با بلاک کردنشون یکاری کردم که گورشون رو از زندگیم گم کنن چون بعد اون خیلی پیشرفت کردم و روحم به آرامش رسید من از دست اینا نمی‌توتسنم سالی بیست میلیون گیرم بیاد اما الان سالی دویست میلیون در میارم 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

چطور؟ مگه چیکار میکردن؟ 

عامو جونی خسمه اگ تو جوابتون طولش دادم درک کنین خیلی انرژی میخوا ک تایپ کنی خعلیاااا🤦‍♀️دعوا نکنین عیبه ینی توهر تاپیکی رفتم پاک جر بی چتونه عامو چتووونه🤨

نمیدونم اطرافیان شما چطور ادم هایی بودن رابطه تون چطور بوده یا حتی از خودتون هم من شناختی ندارم 

ولی اینجوری ادم تنها میشه  کاش رابطه اتون رو محدود میکردید و مرز بندی داشتید برای رابطه اتون با خواهراتون به‌جای بلاک مثلا سالی یکبار فقط عید به عید همو میدید 

چون تو شبکه های اجتماعی موجی از حذف ادم های سمی راه افتاده اینو میگم خیلیا تحت تاثیر این پیام ها قرار میگیرن  الکی ادما رو حذف میکنن چون تاب آوری ها کم شده و رابطه ها رو صفر و یک می‌بینن میگین  یا  رابطه با این ادم  خوبه یا بد

چطور؟ مگه چیکار میکردن؟

چیکار میخواستن بکنن زندگیم رو نابود کردن منو با کارهاشون روانی کردن همه جور حمالی از آدم می‌کشیدن بعد نوبت خودشون میشد هیچی به هیچی زنداییم یبار همه رو دعوت کرده بود منم زنگ زدم بهش بزم کلید خونمون رو از تو خونش بردارم دیدم همه رو دعوت کرده به جز من ،یبار رفته بودیم هیئت با زنداییم موقع برگشتن عروسش گفت ماشین ما جا. نداره در حالی که دوتا راحت جا داشت منم گفتم بهش گفت می‌خوام راحت باشم منم پیاده به اسرار و التماس پدرش سوار ماشین شدم زنداییم هر موقع ما رو دعوت می‌کرد از مادرم حمالی میکشید و به زور میداد بالش تشک هاش رو بذوزه و جلومون غذای مونده میذاشت ،یبار تو خونشون بودیم تو دست همه یه مشت شاتوت ریخت منم چون نگاش کردم تو دهنم یدونه شاتوت گذاشت ،خودش از ما میخواست که پول پیش خونمون رو بدیم بهش اما وقتی گفتیم بیا ضامن وام ما شو اونم برای پنج تومن گفت نه اکبر اصلا نمیتونه بعد فهمیدیم میخواست با پول پیش ما برای عروسش طلا بخره ،یادمه یبار رفته بودم خونه خالم برای بار دوم خواستم برم حموم شوهر خالم گفت چند بار میخوای بری حموم پول آب زیاد میاد و برای سومین روز جلوم املت گذاشت ،یبارم با دوماد عوضیش رفته بودیم خونش هر چرت و پرتی میتونست با شوهر خالم بار من کرد من به احترام مادرم چیزی بهش نگفتم اما بعداً با پیام ریدم بهش و دیگه قطع رابطه کردم ،اون یکی خالمم که هیچی هر موقع می‌رفتیم خونشون ذختر خاله هام شروع میکردن به گوه خوری راجب کار.و زندگیم که فلان کار رو بکن فلان کارو نکن از خواهرات یاد بگیر فلان ،یادمه یبار رفتم ازش بپرسم مادرم اینجا اومده پشت آیفون همین خالم گفت چند بار میای اینجا حتما بزگشته خونتون دیگه ،خواهرامم که هیچی یکی از یکی حرومزاده تر همش در حال جندگی و مادرم رو به جون من انداختن و رابطه من و مادرم رو بهم زدن همش در حال دستور دادن و دوماد عوضیمون هم هر بار چرت و پرت گفتن 

نمیدونم اطرافیان شما چطور ادم هایی بودن رابطه تون چطور بوده یا حتی از خودتون هم من شناختی ندارم ولی ...

حرومزاده تر از خواهز های من وجود نداره بلایی نبست که سرم نیاورده باشن ده هزار باز بخشیدمشون بنطزم کافیه خداروشکر گورشون رو گم کردن حتی اگه بمیرن هم سر خاکشون نمیرم 

نمیدونم اطرافیان شما چطور ادم هایی بودن رابطه تون چطور بوده یا حتی از خودتون هم من شناختی ندارم ولی ...

بببخشید می پرسم اگه به یه نفر مناسبت ها پيام تبریک بدیم کار بدیه؟

نه چرا بد باشه حالا نمیدونم منظورتون چه شخصی تو زندگیتون هست ولی به هر حال اینم روشی برای حفظ ارتباط

من با یه نفر دوست بودم مناسبت هاي مختلف واسش پیام تبریک می دادم واسه تولدش با شوق و ذوق پيام تبریک تولد دادم با لحن تند و عصبانیت گفت هدیه چیزی ازتون قبول نمی کنم من خیییلی ناراحت شدم ازش فقط هم قصدم تبریک بود نه هدیه بردن ولی سکوت کردم قبلشم هم چندین بار دیگه ناراحت شده بودم ولی سکوت کرده بودم که از دستش ندم 

یه روز واسش پيام احوالپرسی دادم تو ایتا سريع آنلاين بودنش رو مخفی کرد و پیامی که من ده صبح دادم دو نصفه شب خوند بی جواب ازش پرسیدم نمیدونم چرا رفتارتون با من عوض شد ولی هیچ جوابی بهم نداد 🥲 🥲 من خیییلی ناراحت ام دلم خیییلی شکست 

شما جای من بودین ناراحت میشدین چی کار می کردی 

من با یه نفر دوست بودم مناسبت هاي مختلف واسش پیام تبریک می دادم واسه تولدش با شوق و ذوق پيام تبریک ت ...

من الان خودم دوستی دارم که ۴ ماه هست  هنوز جواب  پیامم رو نداده کارم هم باهاش فوری بود  قبلا هم این کار رو کرده بود ولی وقتی خودش کار داشت زنگ میزد و بهش گفته بودم این رفتار ناراحتم میکنه و درست نیست و میدونست اگه باز تکرار کنه من هم همین برخورد رو باهاش میکنم 

 اینبار که تماس گرفت متقابلا جواب ندادم چون از قبل بهشون گفته بودم و بارها فرصت هم داده بودم 


دیگه شما تلاشت رو برای این دوستی کردید یک رابطه دو طرفه هست هر دو طرف باید مایل به ادامه دادن باشن 

اتفاقا کار شما درست بود که ازش پرسیدید و کار ایشون اشتباه اگه کسی اشتباهی کرده باید بهش گفت اگه دوستی یا رابطه ای رو نمیخواد ادامه بده باید بگه به طرفش که اگه سو تفاهمی پیش اومده رفع بشه یا طرف توجیه بشه برای اتمام اون دوستی 



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز