یه دونه کارشو میگم حوصله تایپ کردن بقیه رو ندارم دیشب اونجا بودیم مادرشوهرم به خواهرشوهرم یه نایلون میوه داد ببره خونشون ولی حتی به من یه تعارفم نزد که حداقل یکی بردار 😐😐😐
قبلا بود مهم نبوده برام ولی الان باردارم هستم خیلی ناراحت شدم همیشه هم‌از عقل و شعور خودش تعریف میکنه
بگو هیچ کس نمیگه ماست من ترشه ! بعدم لبخند بزن و چای بخور
ممشگل من‌نیس هرچقدر میده بده ولی منم یهو چشمم‌افتاد
ای بابا پس من چی بگم،مادرشوهر م سوار ماشینمون میشه دم خونه خواهرشوهرم پیاده میشه کلی چیز میز میبره بالا بهشون میده بعد دوباره برمیگرده تو ماشین که به بقیه کاراش برسه،دریغ از یه هل پوک بده دست ما😂
دوبلر که از خودش تعریف کرد بخندی دیگه تعریف نمیکنه
جوری که یه دفعه ادم خنده اش میگیره ها
بیخیال عزیزم
مادر بزرگ‌منم‌به عمم خیلی وسیله میده به مادر من کمتر
این طوری خودتو فقط اذیت میکنی فدای سرت
