2777
2789

آقاااااا

یکی یه تاپیک زد نوشته بود از خاطرات خنده دارتون بگید من داشتم مینوشتم کلی هم نوشتم پاک شد تاپیک و هم گم کردم توی دلم موند کسی هست تعریف کنم براش؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بگو گفتی لایک کن

وزن اولیه ۱۱۱.۶۰۰  🤕😮‍💨😬  وزن هدف ۶۰ کیلو😍🥰 😎😎من می تونم💪💪💪💪   فرودین ۱۴۰۳ ،،، ۹۸ کیلو    خرداد ۱۴۰۳،،، ۹۱ کیلو    ۱۵ تیر ۱۴۰۳ ،،،،، ۸۷ کیلو   اول آذر ۸۰     کاش این مردم می‌فهمیدند حالی که پریشان است آرامش میخواهد نه سرزنش😒😔 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم  نگران فردایت نباش _خدای دیروز و امروز ، خدای فردا هم هست._ما اولین بار است بندگی میکنیم ولی او بی زمانی است که خدایی میکند ! _ اعتماد کن به خدایی اش ...

من همیشهههههههه خجالتی و کمرو بودم

اصلا صدام در نمی اومد

از این ون های آبی رنگ بود قدیما سرویس مدرسه بود.

من کلاس اول بودم خیلیییی هم ریزه میزه

همیشه هم نفر آخر پیاده میشدم

آقا یه روز این بنده خدا سرویس مون از جلوی خونه مون رد میشه یادش میره وایسه من و پیاده کنه

منم خب😂😂😂😂خجالتی

یه کلمه نگفتم خونه مونه میخوام پیاده شم

رسید خونه شون بنده خدا خستههههه

اومد پیاده شه😐😐😐😐😐

دید من نشستم مظلوم مظلوم زل زد بهش😂😂😂😂

هیچی دیگه باز من و رسوند خونه مون


من همیشهههههههه خجالتی و کمرو بودماصلا صدام در نمی اومداز این ون های آبی رنگ بود قدیما سرویس مدرسه ب ...

😂😂😂 وای یه لحظه تصور کردم بنده خدا اون لحظه چه حالی داشتهنه میتونسته دعوات کنه نه تحمل سکوتو داشته 😂

😂😂😂 وای یه لحظه تصور کردم بنده خدا اون لحظه چه حالی داشتهنه میتونسته دعوات کنه نه تحمل سکوتو داشت ...


قشنگگگ یادمه کپ کرده بود

مادرش هم براش چایی آورده بود

یه نگاه کرد به من

گفت یه چایی بخورم می رسونمت خونه😂😂😂

😂😂😂😂 چقدر گوگولی بودیییاین اتفاق یبار برای دوستمم افتاده بود اون خوابش برده بود😂😂 قیافه مظلومی ...

بدیش اینه که 

چشم هام مثل چی باز بوده قشنگ خونه مون و دیدم

رد شدن سرویس مدرسه رو هم دیدم

باز سکوت کردم😂😂😂😂😐

هیچ وقت نفهمیدم چرا اینجوری کردم

بدیش اینه که چشم هام مثل چی باز بوده قشنگ خونه مون و دیدمرد شدن سرویس مدرسه رو هم دیدمباز سکوت کردم� ...

همش فکر میکنم قیافه ام اون موقع شبیه گربه شرک بوده 

خصوصا وقتی داشتیم از جلوی خونه رد می‌شدیم

بدیش اینه که چشم هام مثل چی باز بوده قشنگ خونه مون و دیدمرد شدن سرویس مدرسه رو هم دیدمباز سکوت کردم� ...

کوچولو بودی دیگه😁😁🎀🎀

شاید اون لحظه ترسیده باشی ولی الان شده یه خاطره باحال 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز