مامان من از وقتی طلاق گرفته من خرجشو دادم ولی وابسته خواهراشه و بچه دوست نداره من حتی پولامو باهاش شریک شدم که مستاجر نباشه خونه بخره اما اون لاشی بازی دراورد پولا رو بالاکشید زمین بنام خودش خرید
خوب که رس منو کشید، منو از خونه بیرون کرد تا الان سه باره منو از خونه بیرون کرده همش میگه هری گمشو گورت گم کن تو یک تار موی خواهرامم نیستی! در حالیکه پول منو خورد من با پول خودم میتونستم اپارتمان بخرم اما حرومش کرد نیازی به این اشغال نداشتم.
سر جمع یکسالم بعد طلاقش منو نگه نداشت همش تهمت فحش تحقیر ناسزا و انرژی منفی بود
از بس هم بی ابرو بودن نزاشتن من با کیس دلخواهم ازدواج کنم دیگه اون مدل خواستگار دلخواهم پیدا نمیشه خیلی تنهام
الانم همش با خواهراشه استوری اونا رو میزاره اگر بچه دوست نداشت چرا ما رو وارد این دنیا کرد منم ادمم دلم مامان بابای سالم میخواد
بابامم که کلا ولمون کرده بود وقتی زنده بود حتی اسم مارو یادش نبود رفته بود بغل زن جدیدش
بعدم با یکی درد دل میکنی میگن خفه شو پدر مادرته لعنت به پدر مادر شهوتی که از زور شهوت بچه اوردن با کتک تحقیر عقده بزرگ کردن
بابام وقتی زنده بود سه ماه تمام سیب زمینی خالی بهم داد میخواست زجرم بده میگفت تو با مردا گروهی رابطه داری و بزور میخواست الکی شوهرم بده من دعوا کردم نزاشتم میگفت پس باکره نیستی که شوهر نمیکنی