داشتیم میرفتیم بیرون با دختر عمم من مقنعه داشتم گفتم کاش شال داشتم موند تو خونه گفت بیااااا شال منو بپوش با مقنعه بده و فلان . منم پوشیدم گفتم ممنون خیلی خوشگله
آقا این دست بردار نبود که بردار به مامانش که عممه گفت گفت باید برش داری برای خودت از من اصرار از اونها انکار....خلاصه انداختم و برنداشتم و رفتم
حالا امروز شالو گذاشتن پلاستیک دادن بابام ....
من بهم میخوره چرا باید شال کهنه یا نخ کش شده بده
بهتر بود اگه میخواست مثلا خوشحالم کنه یه نوشو میگرفت
احساس میکنم تحقیر کرد