یه سوال مامانا، اگه اینطور وقتا بیایم کمکتون ناراحت یا عصبانی می‌شید؟
چون من چند بار خواستم کمک کنم وقتی مامانی دست تنها بوده ولی خیلی بد نگاهم کرده
من به شخصه اگر یه رهگذر باشم توی این موقعیت، به خودم اجازه دخالت نمیدم
ولی حالا مسئله ایه که اتفاق افتاده ولش کن
خداوکیلی توی موقعیت من نبودی دشمنی ندارم با مردم که ، منم لبخند به کسایی که با لحن خوب میگن زیاد زدم حتی با وجود اینکه حرفاشون رو قبول نداشتم ،ولی امروز لحن ها خصمانه بود واقعا ، بچه چون خوابش میومد نق میزد دیگه اینا فکر میکردن بخاطر گرماست ول کن نبودن
باورت میشه زنه همینطوری داشت غر میزد سر من که چرا بچه رو توی آفتاب نگه داشتی و بچه رو اسیر کردی و همینطوری داشت می‌گفت و می‌رفت ؟
بعید میدونم این سطح از فضولی رو از نزدیک دیده باشی
باور کن منم برام خیلی پیش اومده چون مسیر خونه خودم تا خونه مادرم ده دقیقه راهه پیاده میرم تا بچه هوا بخوره تو گرما سرما هم حرف میزنن یه بار تو ماشینش خوابیده بود خانمه با عصبانیت گفت گردن بچه شکست بغلش کن گفتم باشه ولی ماشینو شما میاری خندید هنیشه هستن ایتجور ادما ولی من جدی نمیگیرمشون چون میدونم نیت بدی ندارن فقط موقعیت اون لحظه رو قضاوت میکنن... چرا من باید خودمو ناراحت یا اذیت کنم
باریکلا دختر با فرهنگ
امیدوارم کسایی که فضولی بیجا میکنن تاپیک منو ببینن در جریان باشن ممکنه یکی مثل من توی جمع حالشونو بگیره
من خودم شده دیدم یه مادر بچه شو داره کتک میزنه به مادره تذکر دادم
ولی این مورد اصلا موضوعی نیست که نیاز باشه کسی ورود کنه
انقدر بچه ها شونو توی زمستون بقچه پیج میکنن توی تابستون لختش میکنن ، بچه هاشون هم از نظر تکامل مشکل دارن هم تند تند مریض میشن ولی باز اعتماد به نفسشون بالاست حرف میزنن
چقدر ظالمی
بچه به اون کوچیکی و میبری تره بار ، تو با اون بچه فقط باید از مغازه ها خرید کنی
چقدر شبیه تره باری ها گفتی از جنس اونایی قشنگ
بایدشو شما تشخیص میدی ؟ توی مغازه کالسکه میشه برد ؟ بچه رو بذارم بیرون چطوره ؟
بعد واقعا چی میشه که با خودت فکر میکنی میتونی در مورد مدل خرید کردن دیگران نظر بدی یا برچسب ظالم بودن بزنی چون بچه رو دو دقیقه توی آفتاب گذاشتم ؟
می‌خوام ببینم دو دو تای مغزی امثال شما چطوریه که فکر میکنین بیشتر میدونین بهتر میفهمین در حالیکه قشنگ مشخصه هیچی نمی‌فهمین؟
منم سنم کم نیست 32 سالمه ، ولی از وقتی واکنش نشون میدم خوشحال تر دارم زندگی میکنم ، حتی حس میکنم دور و بری هام هم منو اینطوری بیشتر دوست دارن
اینطوری حتی از یک نفر توی این زندگی کینه ندارم چون هر چی بوده رو گفتم و شنیدم و حلش کردم
اگه امروز واکنش نشون نمیدادم خیلی می‌رفت روی اعصابم واقعا
خب هر کدومشون از حال و روزیی ک توصیف کردی خبر نداشتن و نمیدوتستن هزار نفر دیگم این سفارشو بهتون کردن شاید طبیعی باشه یکی ببینه محض حتی مهربونیش اینو بگه
ادم تو گرما و عرق ریختن عصبی میشه اونم اگر مشغول بچه و کار باشه هم اعصابتون از گرما خورد بوده هم تعدادشون زیاد شده وگرنه مقصر نبودن
احتمالا همینه نمی‌دونستن همه گفتن وگرنه این همه آدم پشت سر هم بگن اصلا طبیعی نبود
من تا سه چهار نفر رو هم میتونستم تحمل کنم دیگه دیدم ثانیه ای شده و رسید به ده نفر و حتی بیشتر دیگه خونم جوش اومد ولی بازم گفتنشون حتی برای یک بار هم منطقی نیست
اسمشم مهربونی نیست به خدا
مهربونی با لحن سرزنش جور در میاد ؟
مهربونی یعنی گفتن این جمله که کمک نیاز داری؟ اون موقع شاید میگفتم تا من کیسه ها رو گره میزنم کالسکه رو ببرن اون طرف تر چشمشون به بچه باشه یا کیسه ها رو گره بزنن چون من همه خرید رو از یه فروشنده کرده بودم که زود تموم شه برم
اینا فقط حرف مفت میزدن میرفتن
چقدر آدم شریف توی موقعیت های مختلف به پست من خوردن کمک کردن هیچ کدوم فضولی نکردن این کار رو بکن اون کار رو نکن
ولی اینا فقط قصدشون شماتت و سرزنش و فضولی بود
تنها خوبی اتفاق امروز این بود که فکر نکنم کسی از فروشنده ها از این به بعد جرات کنه حرفی به من بزنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
