جلو جمع خانواده شوهرم در حد سلام هس با من ولی باهمه حرف میزنه بجز من.کلا انگار منو ندیده،یه جوریه،بعضی مواقع زنگ میزد اول یهو دیه بهمه زنگ میزنه بجژ من.منم خیلی بهش محبت کردم مث سگ پشیمونم چون بی دلیل خودشو میگیره الان عقد هستن
برات اهمیتی نداشته باشه
تو هم محلش نذار
رابطه‌تون در حد سلام و علیک باشه و فقط توی مهمونیا همو ببینید تا زندگی آرومی داشته باشی
محلش نزار خودش خوب میشه
خلایق هرچه لایق
اصلا خودتو کوچیک نکن
شآن و منزلت خودتو حفظ کن
قوی باش
خودش پشیمون میشه
فقط صبر کن
خودتو برا این چیزا ناراحت نکن زندگی خودش کم مشکلات نداره
ععی جاری کجایی در آینده دارم میاممم
بهتره ، در حد سلام ، لزومی نداره که بخوای خودتو ناراحت کنی
اخه هیچکس ندارم.خونه پدرمم داداشم فروخته و جای ندازم برم مادرمم پیش داداشمه.اگ برمم درحد یه ساعت.
ولی این عقد هست و میاد خونه مادرشوهرم چندشب میمونه و زنگ میزنه ب همه بجز من.از وقتی این اومدع دیه مادرشوهرم سراغ منو و دخترم و شوهرمم نمیگیره و هی ازمون گله میکنه الکی
منم جاري جديدم همينه اصلا واسم مهم نيست اتفاقا خوبه كه با جارى صميمي نباشيم حرف و حديث و غيبت كمتره
همه کار برا خانواده شوهرم کردم ولی اونو مبخان و قبل اومدن مادرشوهرم چند نوع غذا درست میکنه
توی ژسته تو هم محلش نده ما هم جاری جدیده با من و جاریم اینجوریه تازه اون مادرشوهرش و شوهرش باشن قشنگ سلام علیک میکنه نباشن سلام هم نمیکنه به ما. ما هم دیگه بهش رو نمی‌دیم
مثلا پنجشنبه مادرشوهرم هی الکی میگفت ک مریضم بیا فردا حیاط بشور کثیقه و فلان دیه منم شستم و گفت جارو کن بعد کاراش کردم تو نگو شب قراره پدرش زنده بشه و عروسش بیاد بمونه اخه ما عیبه داخلمون که عروس تو عقد شب بمونه ولی این میاد دوشب میمونه و بعد ب هیچکس نمیگن،،هروقتم که برع مادرشوهرم میگه که من گفتم یک هفته دیه بمون نمونده!!ینی عیب نیس
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
