2777
2789

من امروز ظهر خوابیده بودم که خواب دیدم همراه داداشم و مامانم رفتیم بیرون و داداشم مارو گذاشت و رفت و شب شد ساعت ۹ ۱۰ که من میخواستم به داداشم زنگ بزنم که یهو دیدم مامانم نیست منم دنبال مامانم که یهو دیدم یه مرد با بچه میاد سمت ما مرد هعی لبخند میزد و بهم میگفت که چی شده اینا یهو تند تند رفت تو یه کوچه منم رفتم دیدم مامانم به دیوار تکیه داده و مرد هم مامانم و بغل کرده میخواد تجاوز کنه از یه طرفم رو زمین خون دیدم و یادم نیست مامانمم خونی بود یا نه ولی من یهو رفتم یه گوشه تا زنگ بزنم به داداشم و اومدم دیدم مامانم نیست و مرده برده با خودش دیگه من داشتم دنبال مامانم میگشتم که بیدار شدم ولی پیدا تشد تا بیدار شدم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز