من امروز ظهر خوابیده بودم که خواب دیدم همراه داداشم و مامانم رفتیم بیرون و داداشم مارو گذاشت و رفت و شب شد ساعت ۹ ۱۰ که من میخواستم به داداشم زنگ بزنم که یهو دیدم مامانم نیست منم دنبال مامانم که یهو دیدم یه مرد با بچه میاد سمت ما مرد هعی لبخند میزد و بهم میگفت که چی شده اینا یهو تند تند رفت تو یه کوچه منم رفتم دیدم مامانم به دیوار تکیه داده و مرد هم مامانم و بغل کرده میخواد تجاوز کنه از یه طرفم رو زمین خون دیدم و یادم نیست مامانمم خونی بود یا نه ولی من یهو رفتم یه گوشه تا زنگ بزنم به داداشم و اومدم دیدم مامانم نیست و مرده برده با خودش دیگه من داشتم دنبال مامانم میگشتم که بیدار شدم ولی پیدا تشد تا بیدار شدم