چهار سال پیش با نامزدم آشنا شدم تا با نامزدم دوست شدم این پسره هم خاطر خواهم شد شدید
من از محل کارم یا یونی فرم و بدونن آرایش و خسته و پاره پوره میومدم خونه اون جلو مغازش وایمیتساده منو نگاه میکرده ی بار سر ظهر بود عید بود رفته بودم خرید کنم داشتم بر میگشتم سر کوچه بودم دیدم یه ۲۰۷ سفید جلو در خونمونه نگو پسره بوده از قبل از من رسیده بود جلو درمون و قبلا نگو تعقیبم کرده بوده هرچی گفت وایسا حرف بزنیم من گوش ندادم و رفتم خونمون بعد یک ربع دیدم دم در وایساده همچنان
خلاصه ی بار دیگ چند ماه بعدش باز بیرون بودم ابجیش اومد جلومو گرفت گفت داداشم از تو خوشش میاد قصدش جدیه و گفتم نامزد دارم ..باز ی بار دیگ منو دید با موتور تا دم خونمون اومد منو فقط دید میزد و رفت
هفته پیش از جلو مغازش رد شدم تو مغازش نشسته بود منو دید سریع روشو کرد اون ور 🤣🤣🤣چرا ب نظرتون ؟