این چند وقته همش درگیری اعصاب داشتم
و کم خونی و ویتامین و اینا زیاد دارم
همش هم یا خانواده به چیزی میگه یا کسی که باهاش تو رابطه ام و اسکناس در میارن
اینقدر گریه کردم حس میکنم اشکی برام نمونده
حالا نمیدونم چرا اینقدر قلبم تند میزنه و بدنم داره می لرزه و حس خفگی دارم
از یه طرف دلم میخواد بمیرم از یه طرف میترسم چون خیلی گناه کارم و البته هنوز به خیلی چیزام نرسیدم 💔
چیکار کنم حالم یکم بهتر بشه؟
به خودت سخت نگیر عزیزم استراحت. کن بخواب زیاد و پاشو به خودت برس برو نوبت تراپی بگیر برو
این نیز بگذرد اینو با خودت تکرار کن
اسکناس اشتباهه منظورم اشکم هست خوده گوشی تغییر داده
هرچی انرژی منفی بدی بدتر میشی اصلا نگو حالم بده
بگو خداروشکرخوبم
منم کم خونی دارم هر وقت قندم بیوفته بدنم میلرزه
قندت نیوفتاده؟
به جای این گریه بی قراری کردن پاشو وضو بگیر نماز بخون قرآن بگیر دستت راهش اینه آروم میشی منم یه مدت حالم افتضااااح بد بود همیشه از شدت گریه چشمام ورم داشت خانوادم متوجه شده بودن ارتباطمو به خدا نزدیک کردم از اون وضعیت درامدم
نه نیوفتاده آخه غذا خوردم 🥺
اینقدر رفتم سمت خدا و دوباره رفتم سر پله اولم که خدا هم ازم نا امید شده دیگه خجالت میکشم بخوام نماز بخونم یا قرآن
همش تو بدبختیام به یاد خدا میوفتم به قولی خرم که از پل میگذره تموم میشه همه چی 🙃💔
