من رشته ام مهندسی پزشکی و الانم دارم یکجا کار میکنم که مال پدرمه اما با اینکه سالهاست پیش بابام هیچی یاد نگرفتم. از این رشته و کار متنفرم. سر همینم همش مشکل میخورم با پدرم. خسته شدم هم من و هم اون
از اون جا متنفرم با بند بند وجودم. میگن ناشکری میکنی اما واقعا دست خودم نیست
از طرفی بعد تموم شدن کارشناسی چون نمیدونستم چیکار کنم و ترس از عقب افتادن ارشد ثبت نام کردم
از طرفی مهندسی پزشکی طرح اختیاری داره. چند وقتی دنبال طرحش بودم اما الان ارشد برم دیگه نمیتونم طرح رو برم. طرح رو چون کار بیمارستانه دوست دارم
نمیدونم چیکار کنم
قشنگ از این ور مونده، از اون ور رونده شدم
نمیدونم دارم چیکار میکنم با زندگیم
نه کاری رو میکنم که دیگران و خانوادم میخوان نه کاری که خودم میخوام