خانوما حق با منه یا شوهرم

خانوما اینم بگم ته دلم بود🥲 چون جز شما کسیو ندارم به کی بگم به خانوادم حالشون خرابتر شه؟

شوهر من پارسال که خیانت کرد با ی زن مطلقه یکی دوسال از من بزرگتر بود، و خونه جدا داشت اون زنه شوهرمم میرفت پیشش و همه همسایه ها فکر کرده بودن شوهرشه 💔😔 بعد من پارسال که فهمیدم رفتم دم خونش از همسایه ها پرسیدم عکس شوهرمو نشون دادم گفتم ببینم تاییدش می‌کنن همه تاییدش کردن 😭😭 اینو گفتم ک بدونید اون همسایه هاشو میشناسم 

پریروز یکیشونو دیدم تو پارک 

گفت راستی چه خبر از شوهرت چکار کردی منم عارم اومد بگم مثه کنه چسبیدم به یه مرد خیانتکار نرفتم، گفتم والا قهر کردم که طلاق بگیرم شوهرم به غلط کردن افتاد گفت بخاطر بچه مون بمون منم موندم بعد اون خانومه گفت خداروشکر و گفت میدونی اون زنیکه کثیفم خودکشی کرد گفتم آره می‌دونم و دربارش حرف می‌زدیم من هر لحظه حالم بدتر میشد اونم درک نداشت بگه بزار نگم اینارو ی ریز حرف میزد 

همسایه واحد روبه رو ایش بود یعنی تقریبا از همه چیش خبر داشت

گفت من حس میکردم این زن مشکوکه منم خیلی فصول بودم ب همه چی میکردم میدیدم شوهرش شبا دیر وقت میره فردا ظهر میاد باز نیم ساعت میمونه می‌ره غروب میاد شب دیروقت می‌ره 

خلاصه یبارم به بهانه نذری دادن رفتم دم واحدش بچش درو باز کرد دیدم زنه داره لباس مردانه اتو میکنه همشونم همونا بود که شوهرت میپوشید 

گفت وقتی شوهرت می‌رفت از اونجا میومد دم در با بوس بدرقش میکرد و حرفای عاشقانه ک من دلم برات تنگ میشه و ....

حقیقتا دیگه داشتم میمردم سرم گیج میرفت 

گفتم خانوم شما اینارو از کجا میدونی؟ گفت از چشمی در واحد خودم نگاه میکردم😑😑😑 هرچی از فضولی و بی درکیش بگم کم گفتم اصلا منو درک نکرد چرا این حرفارو زد من کم زخمی ب قلبم وارد نشده بود😭😭😭😭 تازه کلی چیز گفت که دیگه دستام میلرزه نمیتونم تایپ کنم

اما من از دیروز تو فکر فرو رفتم

من هیچوقت لباسای شوهرمو اتو نکردم

اون لحظه یادم افتاد شوهرم اون سال میومد گاهی وقتا لباساش اتو داشت😔😔یا یه لباسی ازش گم میشد مدتی بعد پیدا میشد 

تو نگو اونجا بوده بعد از اون زنه پرسیدم راستی خونش چطور بود تمیز بود گفت خونش برق میزد تازه شاغلم بود اون ج نده خانوم پول خودشم داشت 

خیلی چیزای دیگه از اون زنیکه برام گفت همسایش خیلی چیزا می‌گفت همیشه به خودش میرسید هر بار میزد بیرون ی تیپ و مدل مو جدید و رنگ مو لاک و .....

خلاصه ک من از دیروز ب شدت حالم خرابه اینارو شنیدم پیش هیچکس نگفتم تو گلوم گیر کرده بود

خدا شوهرمو لعنت کنه 😭😭 و از خودمم بدم میاد ک چرا من مثه اون جن ده خانوم نبودم تا شوهر کثافتم اونو بمن ترجیح بده ب اون جند ه ک با هزار نفر بود شوهر ساده و نفهم منو خام خودش کرده بود

من خودم به شخصه ندیدم کسی تا ظهر بخوابه هیچکس فقط خودمو دیدم جالب اینجاست خونه پدرشوهرم یا بابام اینا بخوابم صبح زود بیدار میشم دیگه هم خوابم نمیاد😑

وای خدا توام ب درد من گرفتاری 🥲 توروخدا سعی کن عوض شی هرچند شوهر توام مثه مال من از دست رفته دیگه دلزده شده تموم شده

عزیزم صفحه ۵۰ رو ببین ی پست گذاشتم بخون

عزیزم ول کنید این بحثارو من یه سوال دیگه پرسیدم ک اصلا ربطی ب خیانت نداشت برو بخون متن منو دوباره 

بعدشم تو از یه آدم چرک و کثیف و شلخته زده نمیشی دلسرد نمیشی کسی ک همیشه از اول همین بوده هرچی ام تذکر بدی درست نشه😑اگه دلزده نمیشی پس خودتم از اون چرک تری

من فقط پرسیدم آیا از همسری که به خودشو خونه نرسه همیشه خونه کثیف و شلخته باشه دلسرد میشه ادم؟