حالا مامانم کمتر
بابام انقدر گیر میده مغزمو تیلید میکنه
رو تک تک نورون هاش رژه میره
همین الان داشتم جارو برقی میکشیدم خونه رو ، بعد هی گیر میده که وقتی جارو میزنی دو سه بار لازم نیست جارو رو یه جا بکشی یه بار کشیدی اشغالا جمع میشه ، نمیدونم از لوله ش نکش پاره میشه ، سیمشو زیاد نکش بیرون فنرش خراب میشه ، سریع جارو بکش تموم بشه، هر چند دقه به جارو استراحت بده.. جارومونم از قبل زوارش در رفته بود خیلی سااااله داریم از وقتی من بچه بودم بعد دیگه موتورش نیم سوز شد اعصابم بهم ریخت
حالا شاید زیاد تو خونه کار نکنم واقعا ولی تشکر نمیکنند که هیچ، هی رو مخ ادم راه میرن
بخدا نگاه میکنم بقیه هم سن و سالام ، (نه همه) ولی خیلیا اصلا دغدغه های منو ندارن.. من از پول شهریه دانشگاه ، لباس ، تفریح ، خرج و مخارج اینده من جمله سنگین ترینش جهیزیه و ... رو خودم باید تامین کنم ، یعنی هیییچ پشتوانه ای برام ندارن ، حالا طلبکارشون نیستم ولی این بی خیالیشون و توقعاتشون کفریم میکنه ...🤯😤
بعد کمک که نمیکنند هیچ باز هی اعصابمو بهم میریزن
بابا مگه من چیم تراکتور که نیستم 😔
یعنی هرکیو دیدم لااقل برای ازدواج و عروسی دخترشون یه کوفتی پس انداز دارن یا شده به زور قسط و قرض خیال دخترشونو راحت میکنن
درسته خدا روزی رسونه ولی با اسباب و علل مادی میرسونه دیگه
گاهی اوقات انقدر فشار رومه حس میکنم بدنم کلا جون نداره
بیاین یکم درددل کنیم 😔