دیگه واقعا به میل خودته
که چه مدل زندگی دوست داری
بعدشم اینکه الان مورد دیگه برا ازدواج نداری خب طبیعیه
هیچ کسی که نامزد داره به مورد دیگه فک نمیکنه آدمای دیگم نمیان جلو
الان من با تو حرف میزنم شاید زمین تا آسمون با هم فرق داشته باشیم
ولی خودم باشم میدونم مردی که میگه نمیخوام زن بره سر کار میخوام خودم تامین کنم
هزار تا خاصیت دیگم داره که من دوست ندارم
میخواد زنش وابسته باشه
بعد خودم افسرده میشم نتونم برم سر کار
ممکنه پس فردا بیرون رفتنتم محدود کنه
تصمیمای مهم زندگی رو تنهایی میگیره
به خوانواده اش خیلی اهمیت میده و به خصوص به پدر مادرش هر چه قدرم حرف غلط بزنن نه نمیگه
انتظار داره زنشم همیشه به اونا بگه چشم و بگی نه میگه بی احترامی کردی
اینا همش با همه معمولا
بعدم فردا روزی مشکل باشه تو زندگی من میخوام بتونم برم سر کار
خلاصه من باشم باهاش عروسی نمیکنم ولی تو من نیستی
پس خودت باید تصمیم بگیری
اگه واقعا این چیز مهمی نیست برات باهاش عروسی کن
ولی از سر بیچارگی که کسی نیست و اینا تصمیم نگیر
بلاخره هزار تا راه برای زندگی هست