گواهینامه من گم شد
هر جا رو بگی گشتم نبود
خونه رو زیر و رو کردم پیدا نشد
روسری رو گره زدم
گشتم باز پیدا نکردم
کابینت های بالای آشپزخونه رو فقط نگشته بود
روسری گره خورده وسط خونه خودمم نا امید نشسته بودم
نگاهم افتاد به کابینت
گفتم ول کن بیکاریا
چجوری رفته اون تو
ولی فکر و خیال ولم نکرد
تا رفتم رو چارپایه دست انداختم داخل قابلمه ها پیدا شد
چرا اونجا بود نمیدونم ولی پیدا شد
و خیلی چیزای دیگه رو من اینشکلی پیدا کردم