سلام خانما
من یه مدت حالم خوبه خوشحالم همه چیزعادی برام
اما یهو سردرد میاد کم کم سراغم به مرورزمان شدیدتر میشه کلافه میشم بی حوصله میشم عصبی میشم ازدنیا سیرمیشم دوست ندارم باکسی حرف بزنم جای برم بیام ازهمه متنفرمیشم تمام کاری بداطرافیانم میاد توذهنم
گذشته بدی داشتم ناجور خیلی عذاب کشیدم اذیت شدم
ازبچگی تا سن ۱۹ سالگیم تو حمام حبسم میکردن یه جا تاریک ترسناک ساعت اونجا میموندم گرسنه خیلی کتک میخوردم سرهرچیز الکی بی گناه بودم باکمربند زنجیر باهرچیزی ک فکرشو کنید کتک میخورم ازدست خانوادم
توخیانت بزرگ شدم شاهد خیانت مادرم به بابام بودم
امااین سردردا چیه چرا کم کم میاد سراغم یهوزیاد میشه
چرا برام عجیب کسی میدونه میشه بگه الانم باز سردرد دارم