2777
2789
عنوان

شوهرم منورسوند دعاکنید بیاددنبالم

345 بازدید | 30 پست

ادم بدی نیست ولی بعضی وقتا اخلاقش مثل بچهاس و گندمیشه وقاطی میکنه

من باردارم ۷ ماهه هستم

امشب شدید دلم هوای هئیت رفتن وکرده بود

شوهرم تابهش بگم بریم بیرون مارو بیرون زادگاهش خونه عموهاش که با ما ۴۰ دقیقه فاصله دارن تو شهرستان کوچیک میشینن

خلاصه بهش گفتم بریم هیئت خیلی دلم هوای هیئت کرده اول گفت باشه بعد گفت بریم روستا اونجا هیئت های محلی زیاده(همون زادگاه شوهرم)من میدونستم که چیزی نیست یا فقط صبح 

گفتم خب اونجا چیزی نیست همین توشهر کلی هیئت هست گفت توشهرنمیرم همه اینجا اومدن براخوشگذرونی وچشم چرونی

گفتم هرکی با نیت خودش اومده خلاصه مارو برد شهرستان تارسیدیم دید چیزی نیست گفت بریم خونه فلان عموم گفتم نه بعد گفت خونه فلان یکی عموم بازم گفتم نه وگفتم چرا باید همش بریم خونه کسی من امشب دلم میخواست برم هیئت نه مهمونی

داد زد گفت نمیرم هیئت ها و شبه خوانی همش فساده وچشم چرونی و افتضاحن

خلاصه منم طاقتم طاق شد چون ازوقتی ازدواج کردم تودلم مونده محرم وبرم هیئت یا عیدو توهمین شلوغیش برم بازار منم ااینارو گفتم وگفتم خفم جوونیم داره تموم میشه وهمه چی حسرت میمونه

اونم قاطی کرد هی برا خودش بافت ودوخت و چرت و پرت زیاد گفت واخرگفت همین که هست نمیخوای برو خونه اقات(حرف همیشگیشه)گفتم باشه برسون اونم رسوند ورفت نیم ساعت پیش

وای خیلی حالم بده نمیخوام خونوادم بفهمن 

بااین وضع بارداریم باچه رویی بگم باشوهرم دعوا کردم دعاکنید اروم بشه همین امشب بیاد دنبالم خیلی استرس دارم خونوادم بفهمن خجالت میکشم 

بچه اولم که ۶ سالشه موند پیش شوهرم 

وشوهرم فردا تعطیله

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بااین وضع بارداریم باچه رویی بگم باشوهرم دعوا کردم دعاکنید اروم بشه همین امشب بیاد دنبالم خیلی استرس ...

اگه نیومد بگو پیام داده بچه خوابش برد منم گفتم پس نیاد دنبالم شب اینجا میمونم 

ولی من هفت ماهم بود شکم نداشتم شاید اسی ام ندارن

خب بعضی مردا گوه اخلاقن نمونش شوهرخودم کاش کاری نمیکرد که اینطور شه  و بهش استرس وارد شه خاک تو سرهرچی مرد احمقه

هرچه دادم به اوحلالش باد
خب ی پیام بده بگو از الکی حالم خوش نیست دلم در گرفته بیا دنبالم

اینطور بدترمیشه همیشه تادعوا میشه کلامش اینه برو خونه اقات

ولی نمیرسوند

اما ایندفعه رسوند 

منم پیاده شدم میخواستم ادب بشه که دیگه نگه اینو

ما مشکلات زیاد داشتیم وحتی رسیدیم به طلاق و الان مدت طولانیه زندگیمون خوب شده درسته مشکلات اینطوری هست و اذیتم میکنه

اما خب نمیخوام خونوادم دیگه از دعواهای زندگیم بدونن یطور خجالت میکشم

ولی من هفت ماهم بود شکم نداشتم شاید اسی ام ندارن

دقیقا منم شکم زیاد ندارم

اما خب حالم خوب نیست جفتم پایینه

ضعف ولگن درد شدید دارم

اما خب دلم میخواست برم هیئت 

وبااینحالم تموم سعیمو کردم همه اوضاع زندگی بر وفق مراد شوهرم باشه که کم وکسری حس نکنه

اینطور بدترمیشه همیشه تادعوا میشه کلامش اینه برو خونه اقاتولی نمیرسونداما ایندفعه رسوند منم پیاده شد ...

الکی ب خودتون استرس ندید

قران بخونید اگر هم حالش رو ندارید قران بزارید روی قلبتون


۱۰۰۱ مرتبه ذکر یاودود هم خیلی مجرب

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792