همیشه شاکی بودم آخرین بار دیروز با مامانم بحثم شد سر سختگیریاش
ولی واقعا مامانم تقصیری نداره بنده خدا بهش حق میدم
الان داشتم ی تاپیکو میخوندم دختره داستان زندگیشو میگف ک چقدر آزاد بوده از همون بچگی خانوادش هیچ قانونی براش نزاشتن تهشم تو نوجوونی فیلمش با چندتا پسر پخش میشه الان دختره بنده خدا سربراه شده میخواس ازدواج کنه ولی گذشته اش چندین بار مانع ازدواجش شده تا الانم ک ب افسردگی رسیده(البته خیلی قدیمیه این تاپیک من یهو دیدمش)
امیدوارم الان هرجا هس حال دلش خوش باشه
خدامنو ببخشه چقدر با مامانم دعوا کردم دلشو شکستم ک انقدر سخت نگیر اذیتم نکن