دوستان شوهر من فاطمیه و محرم نذری میده به هیئت تعداد زیاد هم میپزه دیشب نذری داشت ما داشتیم برمیگشتیم برادرشوهرمم با ما بود شوهرم به من گفت برا کی غذا میخوای ببری گفتم مامانم مامان بزرگم داییم هرکدوم سه تا کافیه یهو گفت ندااارم زن دایی تو به من چه غذا بدم بهش! من غذام تمومه به هیچکس ندادم( به دوستای خودش نفری ۸ تا دونه داده بود به خواهربرادراش نداده بود و خانواده من ) منم گفتم خب چیه مگه دایی من چقدر به تو احترام میذاره خلاصه بااکراه داد بهشون هر کدوم سه تا رو منم جلو برادرشوهرم نمیخواستم دعوا کنم هیچی نگفتم بهش اومدیم به خواهرشوهرم ۸ تا داده من خداشاهده هیچی نگفتم ناراحت شدم از اینکه به من میگه ندااارم ولی برا خانواده خودش داره منم در صندوق عقب و باز کردم دیگه ۶ تا بسته غذا هست هیچی نگفتم اخرشب اومده خونه میگه چرا در صندوق باز کردی من برا کسی غذا میخواستم منم گفتم تو احترام نمیفهمی ارزش نمیفهمی من زنتم اول باید برا خانواده من بذاری کنار برا همه ۸ تا ۸ تا داری من گفتم نفری سه تا بده اکراه داری بدی.
میگه چون داداشم گفته برا دایی‌های زنم بده نداشتم بدم تو هم نباید برا داییت میگرفتی
منم گفتم من راضی نیستم نه از خودت نه از نذری که میدی
حالا از دیشب تو قیافه،اس که چرا اینجوری گفتی گله کردی....
