چیکار کنم چی بگم بهش
روم نمیشه مستقیم بهش بگم
از طرفی هم مادرم مخالفه
شهرشون دوره زیاد نمی بینمش ولی خب یادم نمیره خیلی وقته درگیرشم یه لحظه هم نیس بهش فک نکنم. عشق خیلی بدههه ذهن و قلبم آروم نمیشه
ازدواج فامیلی منسوخ شده بس کنید. پسرخاله جای برادرته
اونم اگه بخوادت میاد جلو الکی نری ابراز علاقه کنی خودتو کوچیک کنی فامیله صدتا حرف درمیاد
بله بگو تا بگه دختر خاله شرمنده با کسی تو رابطه ام .فامیل نه اصلا
عاشق نشدی فقط خوشت اومده همین چندسالته خیلی میبینیش
بگی همانا و چوس شدن پسره همانا
هیچ وقت نگو هیچ وقت
از عشق بمیر اما نگو
من تجربه تلخی دارم
دوس ندارم عین من شی
منی که پسر خالم خواستگارمه ولی به هیچ عنوان نمیتونم به چشم شوهر ببینمش
والا خیلی از این خانومهای نی نی سایتی شوهراشون اول راه کشته مرده شونن این وضع زندگیشونه حالا وای به حال تو که خودت اول پیشنهاد میدی
نباید چیزی بگی
از فکرش در بیا
اگر بگی و حتی وارد رابطه بشی اما به ازدواج ختم نشه توی فامیل آبروریزی میشه و حتی کیس های آیندت رو هم ممکنه از دست بدی
پسرا همینجوریشم پررو هستن چه برسه بهشون ابراز علاقه کنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
